زمينه هاي بعثت











زمينه‏هاي بعثت



در شبانگاه جهل و ستم و در روزگاري که بشريت در بعد وسيعي در منجلاب جهل و فساد غوطه مي‏خورده و در دوراني که جامعه‏ها به آخرين درجه‏ي انحطاط و انحراف کشيده مي‏شدند و در زماني که ملت‏ها منشور مقدس توحيد و يکتاپرستي را فراموش کرده و پيمان فطري خداجوئي را دستخوش نسيان مي‏ساختند و آنگاه که خداپرستي جاي خود را به انواع پرستش‏هاي نادرست و ويرانگر مانند: خودپرستي، شيطان‏پرستي، دنياپرستي، شهوت‏پرستي و جاه‏پرستي و... مي‏داده در چنين شرائط و موقعيت‏هائي خداوند متعال با فرستادن يکي از رسولان و انبياء خويش بر بشريت منت مي‏نهاد و در کوران چنين تيرگي و ظلمتي سپيده فجر اميد و نجات، با درخشش وجود يکي از پيغمبران، جهان را روشن مي‏ساخت.

«لما بدل اکثر خلقه عهد الله اليهم فجهلوا حقه و اتخذوا الانداد معه و احتالتهم الشياطين عن معرفته و اقتطعتهم عن عبادته فبعث فيهم رسله و واتر اليهم انبيائه»[1].

[صفحه 138]

ترجمه: هنگامي که بيشترين مردم، پيمان الهي و سفارش او را دگرگون کردند پس حق او را نشناختند و با او خداياني ديگر پنداشتند و شياطين، ميان شناخت خدا و انسان مانع شدند و آنان را از بندگي پروردگار بازداشتند در چنين شرائط، او رسولان خويش برانگيخت و پيامبرانش را به دنبال هم فرستاد.

در فاصله‏هاي زماني و در دوراني که انبياء حضور نداشته‏اند و اين زمان‏ها گاهي به عنوان اعصار جاهليت و گاهي هم به عنوان دوران فترت ياد مي‏شوند نياز بشر به شرائع الهي و برنامه‏هاي آسماني که توسط پيامبران و سفيران الهي ارائه مي‏شود به طور محسوس مطرح مي‏گردد.

جامعه‏هاي بشري در اين روزگار آنچنان به انحطاط و پستي مي‏گرايند که زندگي آنان ويژگي انساني را از دست داده و بيشتر به زندگي حيوانات درنده شبيه مي‏شود.

اميرالمومنين علي عليه‏السلام در موارد مختلفي از نهج‏البلاغه به بيان اوضاع و احوال مردم در دوران فترت و زماني که پيامبري براي ايشان مبعوث نشده و يا تعاليم او به دست فراموشي سپرده شده، پرداخته و بسياري از خصوصيات عصر جاهلي و ويژگيهاي جامعه‏هائي را که فاقد پيغمبر بوده و يا از راهنمائي رسولان الهي بي‏بهره بوده‏اند به طور واضح ترسيم فرموده است.

[صفحه 139]

نکته جالبتر آنکه علي بن ابيطالب عليه‏السلام در لابلاي بيانات شيوايش اشاره به اين نکته دارد که فترت داراي خصوصيات و ويژگيهائي است که اختصاص به يک زمان معين ندارد بلکه اين خصوصيات و ويژگيهاي جاهلي ممکن است براي ملت‏هاي آينده هم که پس از ظهور اسلام و بعثت آخرين رسول الهي و ارائه کاملترين دين و شريعت به وجود مي‏آيند، احتمالا پيش آيد.

«و اني لاخشي عليکم ان تکونوا في فتره»[2].

ترجمه: و من بر شما از آن بيم دارم که در فترت باشيد (و گرفتار جاهليت شويد).

مباحث اين درس که به بررسي ويژگيهاي اعصار جاهلت و دوران فترت مي‏پردازد و زمينه‏هاي بعثت انبياء و به ويژه پيغمبر اسلام را مطرح مي‏سازد بر محور عناوين زير دور مي‏زند:


صفحه 138، 139.








  1. نهج‏البلاغه خطبه يکم فراز 34.
  2. نهج‏البلاغه خطبه 177 فراز 7.