رسايي بيان، تبيين موارد غامض
[صفحه 129] نيز در مواردي که شرايط زمان قانون را در تطبيق دچار ابهام و اشکال ميکند، مجريان قانون ميبايست به متن آن استناد کرده و از الفاظ آن کمک گرفته و وظيفه را کشف کنند، لذا يکي از معجزات قرآن کريم فصاحت و بلاغت و بيان دقيق و زيباي آن است: «... ثم انزل عليه الکتاب نورا لا تطفا مصابيحه و سراجا لا يخبو توقده و شعاعا لا يظلم ضووه و تبيانا لا تهدم ارکانه، مفسرا مجمله و مبينا غوامضه...»[1]. خداوند قرآن را بر پيامبر به مثابه نوري نازل فرمود که روشني آن به خاموشي نميگرايد و چراغي که برافروختن آن فروکش نميکند و پرتوي که روشنايي آن به تاريکي نمينشيند و بيان راهگشا و هدايتگري که چون کاخي رفيع پايهها و ارکان آن در هم فروميريزد، قران، خود مجملهايش را تفسير و مشکلاتش را تبيين ميکند.
الفاظ قانون، نقش موثري در اجراي آن دارد، زيرا علاوه بر اعلام و بيان اصل مطلب در موارد مشکل و مشتبه اين لفظ است که ميتواند از حقيقت مقصود قانونگزار پرده بردارد و آن را برملا سازد، لذا بيان نارسا و پيچيده زمينه سوءاستفاده و تزلزل خواهد بود و نه تنها مغرضين بلکه مومنين هم در زحمت و بنبست قرار خواهند گرفت،
صفحه 129.