غريزهي تحقيق
همانطور که هر غريزه به شکل و صورت يک نياز، خودنمايي ميکند و بايد بدان پاسخ مثبت و مناسب داد، غريزهي تحقيق هم درخواست چنين پاسخي را دارد و چنانچه نسبت بدان بياعتنايي شود و يا سرکوب گردد، قطعا عکسالعملهايي بروز ميکند و انسان را در مخاطره قرار ميدهد و از آنجا که نخستين مسئله در امر تحقيق و تبيين، خود انسان و جهان محيط بر اوست، بنابراين ميتوان گفت يکي از «نيازهاي» اصيل انسان، کاوش در جهان و فهميدن راز بقا و هستي است. انسان براي اولين بار که به آسمان زيبا و طلوع و غروب خورشيد و ماه مينگرد از خود ميپرسد: «چه کسي اين موجودات زيبا و [صفحه 16] اسرارآميز پديد آورده و در اين سير و حرکت قرار داده است»؟ در برابر امواج کوهپيکر درياها و اقيانوسها، باز همان پرسشها خودنمايي ميکند، جنگلها، کوهها و صخرههاي بلند و ساير موجودات کوچک و بزرگ را ميبيند و سوالها او را رها نميکند. اين افکار، زندگي انسان را رقم ميزند و مبدا همه حرکتها و تلاشهاي اوست. راه و حرکتي که او انتخاب ميکند، همه نشات گرفته از همين افکار است. در واقع اولين حرکت آدمي، حرکت فکري اوست، يعني مبدا حرکتهاي اجتماعي، سياسي و نظامي از اين حرکت اصلي سرچشمه ميگيرد. انبياء الهي در نخستين گام به سراغ اين، گنجينهي گرانقيمت ميروند (و يثيروا لهم دفائن العقول)؛[1]. ترجمه: پيامبران استعدادهاي نهفتهي انديشهي بشري را شکوفا ميسازند. شياطين و راهزنان انديشه و ايمان هم از همين راه نفوذ ميکنند. از آنجا که هيچ کس از اين افکار خالي نيست، قهرا هر کس به شکلي در برابر آن موضع ميگيرد و به اين پرسشها پاسخ ميدهد. گروهي اين غريزهي بينشزا و ارزشمند را سرکوب ميکنند و با ايجاد عوامل و انگيزههاي انحرافي و نيز تقويت و بهرهبرداري افراطي از ساير غرايز، آن را به فراموشي ميسپارند و گروه دوم (که اکثريت را تشکيل ميدهند) در جستجوي درک و يقين اين مسائل [صفحه 17] و پرسشها برميآيند و زندگي مادي، آنان را از اين فکر بازنميدارد و همواره پيرامون اصل هستي و آفريدگار و ساير مسائل آن کاوش و مطالعه ميکنند. البته همگان به راه حق و مستقيم دست نمييابند زيرا پويش راه تحقيق، شرايطي دارد که خارج از آن نتيجهاي عايد نخواهد شد و نيز در اين مسير گرگهايي را لباس ميش و دزداني در پوشش خيرخواهان و مصلحان سر راه را ميگيرند. و به عبارت ديگر در بستر انديشه و بازار عقائد و افکار گهگاه «زهر کشنده» در قالب «نوشدارو» هم عرضه ميگردد. لذا جستجوگران مسايل فکري، بايد با احتياط و دقت کامل، مطالب را ارزيابي کرده و آنگاه بپذيرند و از شتابزدگي در پذيرش مطالب و باري به هر جهت بودن در اينگونه وسايل اعتقادي سخت بپرهيزند و جو کاذب توطئههاي فکري را بشکنند تا زمينهسازيهاي عاطفي و سياسي، آنان را در دام انحراف و سقوط نکشاند. البته انسانهاي جستجوگر و اهل کاوش و تحقيق، سرانجام راه حق را خواهند يافت. خداوند در قرآن کريم به اين عنايت ويژه چنين اشاره دارد: «و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا»[2]. ترجمه: آنها که در راه ما و به خاطر ما جهاد و کوشش ميکنند و راههاي هدايت خود را در اختيارشان مينهيم. باري، هر انسان حقجو و عاقل که تبليغات و تعليماتي هم روي او کار نکرده باشد، به مجرد اينکه چشم باز کند و خود و جهان را [صفحه 18] مشاهده کند، اولين سوال او اينست که از کجا آمدهام و چه کسي اين جهان را آفريده است؟ يعني اولين و اصليترين کار و حرکت انسان، انديشيدن در پيدايش هستي و آفريدگار است و مفهوم حقيقي خود را در اين حرکت فکري ميبيند چرا که به قول ملاي رومي: اي برادر تو همان انديشهاي گرد بود انديشهات گل، گلشني
«تحقيق و تبيين»، از غرائز اصيل و مهم آدمي است، کودک از آغاز زندگي در جستجوي فهم و درک اشياء است و آنچه را ميبيند، ميخواهد بداند و در مورد آن بپرسد.
مابقي خود استخوان و ريشهاي
ور بود خاري، تو هيمهي گلخني
صفحه 16، 17، 18.