انسانيت، مولد حرکت و همکاري
«فان شکوا ثقلا او عله او انقطاع شرب... خففت عنهم... فانه ذخر يعودون به عليک في عماره بلادک...»[1]. اگر مردم از سنگيني ماليات يا آفتزدگي يا بيآبي يا خشکسالي شکوه کردند به آنان تا هر قدر که فکر ميکني موجب بهبود وضعشان خواهد شد، تخفيف بده... زيرا که اين ذخيرهاي است که به صورت آباداني و زيباسازي کشور به تو باز خواهند گردانيد. [صفحه 108]
توجه به انسانيت و بها دادن بدان، نقش مهمي در اداره امور دارد، اگر کارگزار جنبه انساني و روح و عواطف مردم را در نظر بگيرد و مسايل زندگيشان را حل کند و دغدغه خاطر را از روحشان بزدايد، آنان نيز متقابلا با او همکاري و مساعدت خواهند کرد و قهرا نيروي اجرائي او چندين برابر گرديده و مشکلات از ريشه منتفي خواهد شد:
صفحه 108.