لغات
2- اصطنعه: ساخت (پرورش داد) او را. فعل ماضي، مفرد، ثلاثي مزيد از باب افتعال. 3- اصفاه: انتخاب کرد او را. فعل ماضي، مفرد، ثلاثي مزيد از باب افعال. 4- دعائمه: پشتوانههاي او را. اسم جمع، مفرد آن دعامه است. 5- ملکوتا: بزرگي و چيرگي، سلطهي آسماني، اسم. 6- جبروتا: قدرت و سلطه، اسم، صيغهي مبالغه. 7- اولج: پر کن. فعل امر حاضر، مفرد، ثلاثي مزيد از باب افعال. 8- امه: قصد کند آن را. فعل ماضي، مفرد، ثلاثي مجرد. 9- معقلا: پناهگاه. اسم. 10- موئلا: ملجا و پناهگاه، اسم. 11- تقشع: برکنار شد، پراکنده شد، فعل ماضي، مفرد، ثلاثي مزيد از باب تفعل 12- المطيفين: طواف کنندگان، اسم فاعل. جمع. 13- تفقهوا: طلب فهم کردند، فعل ماضي، ثلاثي مزيد از باب تفعل. [صفحه 90] 14- يحرزون: گرد ميآورند و جمعآوري ميکنند، فعل مضارع، ثلاثي مزيد از باب افعال. [صفحه 95]
1- اصطفاه: برگزيد او را. فعل ماضي، مفرد، ثلاثي مزيد از باب افتعال.
صفحه 90، 95.