جلوه يي ديگر از ياد معاد











جلوه‏يي ديگر از ياد معاد



يکي ديگر از جلوه‏هاي اعتقاد به «معاد» را در زندگي به تماشا مي‏نشينيم و از عطر کلام امام العارفين علي عليه‏السلام رابطه زندگي را با معاد دريافت مي‏کنيم:

لا تقل ما لا تعلم، بل لا تقل کل ما تعلم فان الله فرض علي جوارحک کلها فرائض يحتج بها عليک يوم القيامه.[1].

از آنچه نمي‏داني لب فروبند، بلکه هر چه را هم که مي‏داني مگو، زيرا خداوند بر همه‏ي اعضاء و جوارح تو واجباتي را معين فرموده که روز رستاخيز از آن بازخواست خواهد کرد.

مي‏دانيم که سخن گفتن نقش اول را در زندگي به عهده دارد و مرد تا سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد. مقدمه‏ي همه‏ي کارها و ارتباطات

[صفحه 347]

بيان و کلام است و نيز تمام جنگها و درگيريها از کلام آغاز مي‏شود، لذا علم سخن گفتن از مهمترين ارکان زندگي است. «غيبت»، «تمت»، «دروغ» از بزرگترين عوامل سقوط فرد و جامعه و نابودي خانواده‏هاست و متاسفانه بيشتر مردم به عمق فاجعه آگاه نيستند و محور ارتباطات آنان سخنان بي‏جا و نادرست است و لذا بسياري از ظلم‏ها و حق‏کشي‏ها صورت مي‏پذيرد و حقوق انسانها پايمال مي‏شود، مگر آنکه عامل بازدارنده‏ي مهمي سر راه باشد که بتواند جلوي اين سيل ويرانگر را بگيرد و هيچ عاملي بالاتر و کنترل‏کننده‏تر از عامل دروني و اعتقادي نيست. البته منظور بي‏اثر بودن کنترل‏هاي ظاهري نيست بلکه اگر اعتقاد نباشد کنترل‏هاي ظاهري هم چندان موثر نمي‏افتد.

امام عليه‏السلام در حديث فوق، اين ارتباط نيرومند را بيان مي‏فرمايد که آن: حضور در محضر الهي و پاسخگويي در روز قيامت است که از همه‏ي اعضاء و جوارح انسان سوال مي‏شود و کسي نمي‏تواند خود را از آن معاف دارد. بنابراين امکان ندارد در زندگي حتي به موري آزار رساند و برخلاف رضاي الهي و قوانين آسماني عمل کند.

[صفحه 348]


صفحه 347، 348.








  1. نهج‏البلاغه، کلمات قصار 382.