توضيح اعمال











توضيح اعمال



کارهاي انسان به دو گروه «خير» و «شر» تقسيم مي‏شوند. البته عده‏يي کارهاي خير را برمي‏گزينند و جمعي هم از کارهاي شر و ناپسند پروا نداشته و هر چه پيش آيد که نفعي در آن ببينند چه خير و چه شر انجام مي‏دهند. نياز به توضيح ندارد که انسانها مخصوصا آنها که در حوزه‏ي دين و اسلام زندگي مي‏کنند کارهاي شايسته را از ناشايست بازمي‏شناسند. ولي آنچه مهم و مسئله‏ساز است اجراي خير و دوري و اجتناب از شر است، به ويژه آنکه کارهاي شر متاسفانه همراه جاذبه‏هاي کاذب و شيطاني است که منجر به «خودفريبي» مي‏شود و عده‏ي زيادي از کساني که خود را مسلمان و معتقد به معاد مي‏دانند منحرف کرده و آنها را در ارتباطات اجتماعي و اقتصادي و حقوق مالي مردم آلوده‏ي به گناه و ستم مي‏کند.

خودفريبياز اينجا شروع مي‏شود که آنان کار خير را تنها عبادات و ارتباطات فردي با خدا مي‏دانند آن هم بريده و بي‏ارتباط با ساير اعمال زشت و ظالمانه، يعني مي‏پندارند که اگر مثلا نمازهاي پنجگانه خود را به موقع خواندند به ثوابهاي آن دست يافته و بهشت را براي خود خريده‏اند و ديگر هيچ کار شر و زشتي نمي‏تواند آن ثواب‏ها را باطل کند و اجحاف و ظلم به مردم مزاحم نعمتهايي که خداوند براي آنها مقرر فرموده نيست و چون از بعضي گناهان دوري مي‏کنند ايمان و تقواي آنها صدمه‏يي نخواهد خورد و در رديف مسلمانان مخلص و سطح بالا به حساب مي‏آيند!! در حالي که نمي‏دانند اولا اگر کسي واقعا با خدا مرتبط باشد و ايمان راستين به روز جزا داشته باشد نه تنهابه انسانها خيانت نمي‏کند بلکه خدمتگزاري به بندگان خدا را از بالاترين خيرات و عبادات مي‏داند. امام عليه‏السلام مي‏فرمايد: «آنکس که بر بندگان خدا ستم کند خداوند دشمن او خواهد بود...».[1].

[صفحه 346]

و ثانيا کارهاي ناشايست از قبيل ظلم و اذيت به مردم و حق‏کشيها و سوءاستفاده از آنها چون آتشي است در خرمن، که گاه تمام آنها را مي‏سوزاند. در قرآن کريم آيات زيادي درباره‏ي «حبط عمل» داريم يعني بعضي کارهاي شر و بد باعث مي‏شود که اعمال بسيار خوب و ارزنده‏ي انسان از بين برود و کمترين بهره‏يي از آن نصيب او نشود.


صفحه 346.








  1. نهج‏البلاغه، عهدنامه‏ي مالک اشتر.