توضيح اعمال
خودفريبياز اينجا شروع ميشود که آنان کار خير را تنها عبادات و ارتباطات فردي با خدا ميدانند آن هم بريده و بيارتباط با ساير اعمال زشت و ظالمانه، يعني ميپندارند که اگر مثلا نمازهاي پنجگانه خود را به موقع خواندند به ثوابهاي آن دست يافته و بهشت را براي خود خريدهاند و ديگر هيچ کار شر و زشتي نميتواند آن ثوابها را باطل کند و اجحاف و ظلم به مردم مزاحم نعمتهايي که خداوند براي آنها مقرر فرموده نيست و چون از بعضي گناهان دوري ميکنند ايمان و تقواي آنها صدمهيي نخواهد خورد و در رديف مسلمانان مخلص و سطح بالا به حساب ميآيند!! در حالي که نميدانند اولا اگر کسي واقعا با خدا مرتبط باشد و ايمان راستين به روز جزا داشته باشد نه تنهابه انسانها خيانت نميکند بلکه خدمتگزاري به بندگان خدا را از بالاترين خيرات و عبادات ميداند. امام عليهالسلام ميفرمايد: «آنکس که بر بندگان خدا ستم کند خداوند دشمن او خواهد بود...».[1]. [صفحه 346] و ثانيا کارهاي ناشايست از قبيل ظلم و اذيت به مردم و حقکشيها و سوءاستفاده از آنها چون آتشي است در خرمن، که گاه تمام آنها را ميسوزاند. در قرآن کريم آيات زيادي دربارهي «حبط عمل» داريم يعني بعضي کارهاي شر و بد باعث ميشود که اعمال بسيار خوب و ارزندهي انسان از بين برود و کمترين بهرهيي از آن نصيب او نشود.
کارهاي انسان به دو گروه «خير» و «شر» تقسيم ميشوند. البته عدهيي کارهاي خير را برميگزينند و جمعي هم از کارهاي شر و ناپسند پروا نداشته و هر چه پيش آيد که نفعي در آن ببينند چه خير و چه شر انجام ميدهند. نياز به توضيح ندارد که انسانها مخصوصا آنها که در حوزهي دين و اسلام زندگي ميکنند کارهاي شايسته را از ناشايست بازميشناسند. ولي آنچه مهم و مسئلهساز است اجراي خير و دوري و اجتناب از شر است، به ويژه آنکه کارهاي شر متاسفانه همراه جاذبههاي کاذب و شيطاني است که منجر به «خودفريبي» ميشود و عدهي زيادي از کساني که خود را مسلمان و معتقد به معاد ميدانند منحرف کرده و آنها را در ارتباطات اجتماعي و اقتصادي و حقوق مالي مردم آلودهي به گناه و ستم ميکند.
صفحه 346.