ياد رستاخيز و دادگاه عدل الهي
مسوول کارخانهيي، کارمندي را براي خريد مواد اوليه و وسايل زندگي به بازار ميفرستد و يا به خارج از کشور اعزام ميکند و پول زيادي در اختيار او ميگذارد و نيز مبلغ معيني را براي هزينهي رفت و آمد و ساير مخارج ضروري او در نظر ميگيرد. اين کارمند ممکن است دو نوع عمل کند: 1. هر خريدي را با دقت و ارزيابي کافي و در نظر گرفتن سود مردم و عدل و انصاف انجام دهد و هيچگونه «پورسانت» و رشوهيي از فروشنده نپذيرد و از مبلغي که مجاز به مصرف شخصي است تجاوز ننموده و از وسايل مدرن و زيبايي که در فروشگاهها ميبيند چيزي براي خود نخرد و خلاصه از آن پول به هيچ وجه سوءاستفاده نکند. اگر از او بپرسند چرا از اين همه پول استفاده نميکني؟ پاسخ ميدهد که بايد جواب صاحب پول را بدهم. ياد برگشت به اداره و حضور در برابر حسابرس متخصص متعهد اجازهي اين تصرفها را نميدهد. البته اين فکر و توجه هيچگاه او را از انجام وظائف محوله سست نکرده و از تلاش و دقت او نميکاهد. 2. آنکه جاذبههاي اجناس لوکس و وسايل مدرن زندگي و ميل به رفاهطلبي و تجملپرستي، زشتي خيانت و نکبت و پستي دزدي را در نظر او کمرنگ کرده و با بهانهتراشي و فلسفهبافيهاي مضحک خود را فريب دهد و دستش به دزدي و خيانت دراز شود. در اين صورت است که حسابرسي و مواخذه و مجازات را از ياد ميبرد و لذا صورتحساب جعلي ميسازد و رشوه ميدهد تا به خيانت خود سرپوش بگذارد و حتي حقوق ملتي را به بهاي ناچيزي نابود سازد. به چنين فردي ميگويند که ياد برگشت نميکند و از حسابرس پروا ندارد. [صفحه 344]
براي روشن شدن معناي حديث فوق و تفسير «ياد معاد» به مطلب زير توجه کنيد:
صفحه 344.