نگرشي به درسهاي گذشته











نگرشي به درسهاي گذشته



درسهاي دهگانه‏يي که مطالعه کرده‏ايد، دورنمايي از جهان‏بيني اسلامي را در پرتو نهج‏البلاغه و کلمات نوراني اميرالمومنين علي عليه‏السلام ترسيم کرده است.

سخنان پر مغز و زيباي امام اديبان و فصيحان که از جايگاه بلند عرفان و علم نامتناهي آن بزرگوار سرچشمه گرفته است، نور ايمان و معرفت را در دلها زنده و شکوفا کرده و حوزه‏ي تفکر و انديشه را روشن و پربار مي‏گرداند و راه زندگي صحيح و ايده‏آل انساني را در پرتو علوم الهي بي‏پرده و دور از اصطلاحات پيچيده نشان مي‏دهد.

خداشناسي و «معرفه الله» که مهمترين رکن زندگي ما را تشکيل مي‏دهد در کلام امام نهاز زاويه‏ي محدود فلسفه و کلام، بل از افقهاي بلند و زيباي عرفان و شهود، مشهود مي‏گردد و انسان از اين سخنان، «نسيم ايمان» و «شعاع يقين» را در عمق جانشان احساس مي‏کند و عظمتها و جهانهايي از علم و معرفت را درمي‏يابد.

[صفحه 312]

در اين کلمات مقدس استدلال و برهان، مقدمه‏يي براي حصول ايمان و معرفت است، درواقع استدلال، زمينه‏ي اشراق را فراهم ساخته و از رهگذر بحث و بيان حجابهايي که انسان بر خود تنيده است دريده مي‏شود، چرا که: جمال يار بي‏پرده از در و ديوار، در تجلي است يا اولي الابصار.

در بخش دوم اين درسها، سخن از پيامبري و پيامبر است، آن هم از زبان کسي که خود همسفر پيامبر بوده و نور وحي را مشاهده کرده و تابش انوار رسالت را احساس نموده و در دامان پيامبر بزرگ رشد کرده است، آري او بيش از هر کس از اسرار نبوت آگاه بود و بهتر از همه حقايق آن را درک مي‏کرد و عاليتر از هر سخنور و اديبي آن را بيان مي‏فرمود، نيز نکاتي از شبانگاه ظهور اسلام، در زمينه‏هايي که ضرورت بعثت را ايجاب مي‏کرده است.

و همچنين از نظام اجتماعي سياسي صالحي ياد شده است که رسول‏الله (ص) در جامعه بشري بنيان نهاد و خود تا واپسين دم حيات از آن حمايت کرد و عمر شريف خود را وقف استقرار آن نمود و قوانين آن را بر منبع وحي و الهام خداوندي قرار داد تا آئين پاک محمدي به مرز ابديت بپيوندد و سير تحول زمان نتواند غبار کهنگي بر آن بپاشد و مسايلي از اينگونه.

و در نهايت اخلاق و سيره‏ي پيامبران و تئوري تربيت و هدايت ترسيم گرديده و راههاي رشد و تعالي جامعه در پرتو دعوت انبياء تبيين شده و در نتيجه هدف از بعثت پيامبران در جامعه بشري عرضه گرديده است.

درس نهم و دهم، درباره‏ي ضرورت رهبري و امامت علوي است که ادامه‏ي راه پيامبر پس از رحلت آن بزرگوار مطرح گرديده و ريشه‏ي اختلاف بين مسلمانان را در مسئله‏ي رهبري بررسي کرده و سرانجام به ضرورت وحدت مسلمين در پرتو امامت رسيده است و همه‏ي مسلمانان انديشمند و متعهد را به يک بينش وسيع و اصيل اسلامي دعوت کرده و از آنان خواسته

[صفحه 313]

است با وجود همه‏ي اختلافات فقهي و کلامي، اخوت اسلامي و محبت برادري را حفظ کرده و تمام نيروهاي خود را بر سر دشمنان مشترک فرود آورند.

[صفحه 314]


صفحه 312، 313، 314.