برداشتن غل و زنجير از پاي انسانها
«و يضع عنهم اصرهم و الاغلال التي کانت عليهم»[1]. [صفحه 221] ترجمه: او (پيامبر اسلام) بار سنگين گناه را از دوش انسانها و نيز غلها و زنجيرهائي را که بر ايشان نهاده شده، برميدارد. اين گناه و بار سنگين و اين غل و زنجيري که قرآن در آن صحبت به ميان آورده چيست؟ با ملاحظه معناي کلمه «اصر» که لغتشناسان، آنرا گناه و بار سنگين معنا کردهاند و با در نظر گرفتن اينکه غل و زنجير همانگونه که جنبه ظاهري دارد يعني طاغيان روزگار، بسياري از انسانها را در استخدام منافع نامشروع خود به بند کشيده و زندانهاي مخوف به وجود ميآورند و کنده و زنجير بر پاي انسانهاي آزاده ميبندند همچنين اين فسادگران جامعههاي بشري، قيد و بندهاي فکري و باطني نيز براي ملتها ايجاد ميکنند. رسولان حق تعالي، هم انسانها را از يوغ بندگيهاي ظاهري و زورگوئيهاي نظامي ميرهانند و هم در روشنگري ابعاد مسائل انساني کوشش کافي به خرج داده و با قيد و بندهاي فکري و فرهنگي طاغوت پرداخته که زندگي بشر را به ضد ارزش تبديل ميکند، سرسختانه مبارزه مينمايند. اميرالمومنين عليهالسلام رهائي انسانها را از هر نوع بندگي غير خدا و قيد و بندهاي فکري و اعتقادي که بشريت به دور خود تنيده و خويشتن را از نعمت فطري و آزادگي محروم نموده مورد تاکيد قرار داده است. «لا تکن عبد غيرک و قد جعلک الله حرا» ترجمه: بنده ديگران مباش که خداوند تو را آزاد آفريده و آزاده ساخته است. [صفحه 222]
بر اثر همين عواملي که انسان از عبوديت خداوند متعال به بندگي بشر و از يکتاپرستي به بتپرستي کشيده ميشود قيد و بندهائي بر او به وجود ميآيد تا بدينوسيله در زنجير رقيتها بماند. طاغوتها در طول تاريخ بشريت، از توده انسانها، بردهوار کار کشيده و بهره بردهاند و اين واقعيتها، در بيان قرآن و لابلاي نهجالبلاغه مولاي متقيان بوضوح مطرح است و مبارزه با آن به صورت يکي از اهداف بعثت انبياء ذکر شده است. قرآن مجيد برداشتن غل و زنجير از دست و پاي انسان را از جمله دستآوردها و نتائج بعثت انبياء به ويژه پيامبر خاتم محمد مصطفي صلي الله عليه و آله معرفي ميکند.
صفحه 221، 222.