عبوديت و ارزش انساني
ليکن انبيا هرگز به سوي خود دعوت نکردهاند و مردم را در مورد مطامع شخصي خويش استخدام ننمودهاند بلکه ضمن دعوت بشر به اطاعت و بندگي خدا، زمينههاي آزادي و آزادگي را براي همگان فراهم ساختهاند. در قرآن کريم ميخوانيم: «ما کان لبشر ان يوتيه الله الکتاب و الحکم و النبوه ثم يقول الناس کونوا عبادا لي من دون الله ولکن کونوا ربانيين بما کنتم تعلمون الکتاب و بما کنتم تدرسون»[1]. ترجمه: هيچ بشري که خداوند به وي کتاب، حکومت و نبوت و رسالت داده، حق ندارد به مردم بگويد که به جاي خدا، بندهي من باشيد بلکه بايد رباني و خدائي باشيد که شما کتاب ميآموزيد و درس ميخوانيد و مطلب فراميگيريد. اميرالمومنين در نهجالبلاغه ميفرمايد: لا تکن عبد غيرک و قد جعلک الله حرا.[2]. [صفحه 215] ترجمه: بردهي ديگري مباش که خداوند ترا آزاده قرار داده است. اميرالمومنين (ع) ميخواهد در جامعه بشري حکومتهائي به وجود آيند که انسانها را در راستاي عبوديت و بندگي خدا تربيت کنند و زمينهي رشد را براي همگان فراهم آورند و نيز افسوس ميخورد که قدرت در جامعه به دست بيخردان و سفيهان تبهکار بيفتد که بيتالمال و ثروتهاي عمومي را در راه مطامع شخصي حيف و ميل کرده و دست به دست بگردانند. «ولکنني آسي ان يلي امر هذه الامه سفهاءها و فجارها فيتخذوا مال الله دولا و عباده خولا و الصالحين حربا و الفاسقين حزبا».[3]. ترجمه: ليکن تاسف من بر اين است که بر اين امت و ملت، بيخردان و نابکاران حکومت کنند پس بيتالمال را ميان خود دست به دست بگردانند و بندگان خدا را بردگان خويش سازند و با صالحان و مردمان شايسته نسازند و با تبهکاران بسازند.
از ديدگاه اسلام، قانون در راستاي عبوديت بشر است و ارزش انسان از ميزان بندگي او نسبت به آفريدگار هستي، باز شناخته ميشود لذا اساس حرکت انبيا عليهمالسلام پرورش زمينههاي عبوديت ميباشد جباران و سلطهگران روزگار، انسانها را به زنجير رقيت و بردگي خويش ميکشند و از آنها ميخواهند بدون چون و چرا از آنان اطاعت کنند و خود را در مسير اهداف ناپاک ايشان فدا نمايند.
صفحه 215.