پرورش عقول بشري











پرورش عقول بشري



قبلا خاطرنشان ساختيم که از جمله ثمرات وجود انبياء عليهم‏السلام کمال بخشيدن به عقول بشري و پرورش خردهاي انساني است.

بنابراين هرگز معقول نيست بگوئيم که:

پيامبران، بشر را بدون منطق عقلائي و بدون حجت و برهان به پذيرش آئين و دين خود وامي‏داشته‏اند و ابدا براي تفکر و انديشه جايگاهي نمي‏شناخته‏اند.

بلکه بعکس، دعوت انبياء بر حجت و منطق استوار بوده و پذيرش کورکورانه و غير منطقي در مکتب انبياء مردود است.

[صفحه 191]

در قرآن مجيد، سخن کافران در برابر دعوت رسول (ص)، سخني سست و بي‏پايه و غيرمنطقي شناخته شده آن جا که گويد:

«و اذا قيل لهم تعالوا الي ما انزل الله و الي الرسول قالوا حسبنا ما وجدنا عليه ابائنا اولو کان اباوهم لا يعلمون شيئا و لا يهتدون.»[1].

ترجمه: و هرگاه به ايشان (کافران) گفته شود: به سوي آنچه از طرف خدا فرود آمده و به رسول او روکنيد و توجه نمائيد گويند آنچه که پدرانمان را بر آن يافتيم ما را بس است!

آيا هر چند که پدرانشان چيزي ندانند و از هدايت بهره‏اي نداشته باشند؟!

آري در حقيقت، آئين اسلام علاوه بر آنکه بر پايه منطق و عقل استوار است خودکوشش مي‏کند تا ميزان عقول بشري بالا رود و در چهارچوب تعاليم وحي خردها بارور گردد بلکه عقول پنهان و بالقوه انسان‏ها به فعليت درآيد و همين، يعني تقويت نيروي نظري و پرورش روح استدلال و زندگي در پرتو عقل و انديشه از اهداف عمده‏ي رسولان الهي بوده است آنان به بشر ياد داده‏اند که چگونه هيچ مطلبي را بدون حجت و دليل نپذيرند و خود نيز در ارائه مطالب جز با ابزار و سلاح منطق و استدلال گامي به پيش برندارند.

«و يحتجوا عليهم بالتبليغ و يثيروا لهم- فائن العقول و يروهم الايات المقدره: من سقف فوقهم مرفوع و مهاد تحتهم موضوع.»[2].

ترجمه: با رساندن حقائق، با آنها به احتجاج مي‏پردازند و خردهاي پنهان و پوشيده آنها را آشکار مي‏سازند و نشانه‏هاي حق را به آنها نشان مي‏دهند که چگونه آسمان سقف‏وار بر سر آنهاست و زمين فرش‏وار در زير پايشان.

[صفحه 192]


صفحه 191، 192.








  1. المائده: 104.
  2. نهج‏البلاغه خطبه يکم.