ابلاغ رسالت











ابلاغ رسالت



از ديدگاه اميرالمومنين عليه‏السلام، خداوند متعال از ميان فرزندان آدم، پيامبراني برگزيد و به وسيله وحي از ايشان پيمان و تعهد گرفت و اداي رسالت و انجام مسئوليت هدايت بشر را همچون امانتي بهايشان سپرد تا وحي به کمک عقل بشتابد و در کوره‏راههاي حيات و در طوفانهاي زندگي، راهنمايي او باشد و در نتيجه انسان در پرتو عقل و وحي به سعادت و کمال مطلوب دست يابد.

«و اصطفي سبحانه من ولده انبياء اخذ علي الوحي ميثاقهم و علي تبليغ الرساله امانتهم».[1].

ترجمه: خداوند منزه و پاک است نام او، از ميان فرزندان آدم پيامبراني برگزيد که بر اساس وحي از ايشان تعهد گرفت و تبليغ رسالت را همچون امانتي به ايشان سپرد.

آري ضرورت بعثت پيامبران به حدي است که خداوند متعال هرگز جامعه‏هاي بشري را از نعمت وجود پيامبري مرسل و کتابي منزل از سوي خود، محروم نکرده و بي‏بهره نساخته است.

«و ليقيم الحجه به علي عباده»[2].

«بل تعاهدهم بالحجج علي السن الخيره من انبيائه و متحملي ودائع رسالاته قرنا فقرنا...»[3].

ترجمه: و بايد حجت را به وسيله پيامبر بر بندگانش مطرح سازد.

[صفحه 184]

بلکه پي در پي بيان و حجت را به زبان برگزيدگاني از انبياء خويش و حاملان امانت رسالتش در هر قرن و عصري، مطرح فرموده است.

از نظر اميرالمومنين علي عليه‏السلام بعثت انبياء براي جامعه‏هاي انساني از آنچنان ضرورتي برخوردار است که از بدو آفرينش انسان و آماده‏سازي زمين براي حيات و زندگي او، اينگونه ماموريتها را به رسولان و انبياء خويش، محول فرموده است.

آنگاه که خداوند، زمين را براي زندگي بشر فراهم ساخت و هدف آفرينش را پيش برد آدم را از ميان آفريده‏هايش برگزيد و او را پس از توبه از خطا و اشتباهي که مرتکب شده بود از بهشت به زمين فرود آورد تا زمين را به وسيله فرزندان او آباد سازد و به واسطه او حجت را بر همگان کامل گرداند و بعد از آنکه عمر او سر رسيد و خداوند جان او را برگرفت بشريت را سر خود رها نکرد که مي‏بايستي دلائل هستي و منطق خداپرستي هم‏چنان براي بشر مطرح باشد و انبياء ميان انسان و خداوند واسطه فيض و معرفت، قرار گيرند.


صفحه 184.








  1. نهج‏البلاغه خطبه 1.
  2. نهج‏البلاغه خطبه 90.
  3. نهج‏البلاغه خطبه 90.