تحقيق در اسناد و رجال عهدنامه











تحقيق در اسناد و رجال عهدنامه



براي منشور حکومت علوي، سه سند معتبر نقل شده است که دو سند آن از طريق رجال شيعه و سند سوم از طريق برادران اهل سنت مي‏باشد.

1- اولين سند را «نجاشي»، دانشمند رجالي شيعه نقل مي‏کند. در کتاب «فهرست اسماء مصنفي الشيعه» در صفحه‏ي 6، تحت عنوان اصبغ ابن نباته» چنين آمده است:

اصبغ بن نباته المجاشعي کان من خاصه اميرالمومنين عليه‏السلام، عمر بعده، روي عنه عليه‏السلام عهد الاشتر و وصيته عليه‏السلام الي ابنه محمد بن الحنفيه.

اصبغ بن نباته از جمله‏ي اصحاب خاص اميرالمومنين (ع) است که مدتي نيز بعد از شهادت مولا علي عليه‏السلام زندگي کرده است. عهدنامه‏ي امام به مالک اشتر و وصيت آن حضرت به پسرش محمد ابن حنفيه را از آن حضرت روايت کرده است.

سپس نجاشي سلسله‏ي اسناد و متن عهدنامه را ذکر مي‏کند که سند عهدنامه چنين است:

اخبرنا بن الجندي، عن علي بن همام، عن الحميري، عن

[صفحه 114]

هارون بن مسلم، عن الحسين بن علوان، عن سعد بن طريف، عن الاصبغ بن نباته بالعهد.

2- دومين سند را شيخ طوسي (ره) در کتاب معروف خود «الفهرست»، که کتابي درباره‏ي تاليفات و تصنيفات دانشمندان شيعه است، تحت عنوان «اصبغ بن نباته» آورده است. در صفحه‏ي 62، شماره‏ي 119، چاپ دانشگاه مشهد اين کتاب چنين آمده است (ترجمه):

اصبغ بن نباته، که رحمت خدا بر او باد، از اصحاب خاص اميرالمومنين است و بعد از شهادت علي (ع) مدتي زندگي کرده است. عهدنامه مالک اشتر و وصيت آن حضرت به محمد بن حنفيه را از او نقل کرده‏اند.

پس از اين مطالب، سند عهدنامه را که با سند نجاشي فرق مي‏کند، چنين نقل مي‏نمايد:

اخبرنا بالعهد ابن ابي الجيد، عن محمد بن الحسن، عن الحميري، عن هارون بن مسلم و الحسن بن طرق، جميعا عن الحسين بن علوان الکليني (الکلبي)، عن سعد بن طريف عن الاصبغ بن نباته، عن اميرالمومنين.

3- سومين سند، سندي است که از طريق برادران اهل سنت نقل شده است. «ابن عساکر دمشقي»، مورخ معروف قرن ششم (متوفي 571 ه.)، چنين در تاريخ شام آورده است:

انبانا ابولقاسم العلوي، انبانا بن مروان، انبانا محمد بن غالب، انبانا ابوحذيفه، عن سفيان الثوري، عن زبيد اليامي، عن مهاجر العلوي، قال کتب علي بن ابي‏طالب عهدا بعض اصحابه علي بلد و کان فيه «فلا تطولن احتجابک عن رعيتک» الخ.

ابن عساکر طبق اين سند، قسمتي از آنچه را که درست مطابق يا قمستي از عهدنامه‏ي امام به مالک اشتر است در جلد 38، ص 87 و در

[صفحه 115]

نسخه‏ي ديگر در ص 139 آورده است.[1] در نسخه‏ي خطي همين کتاب که در کتابخانه‏ي ظاهريه‏ي دمشق موجود است، در جلد دوازدهم آن نيز نقل شده است.[2].

براي اينکه بتوانيم رجال اسناد فوق را تحقيق کنيم، لازم است که رجال مشترک و غير مشترک دو سند اول را تفکيک کرده و جداگانه تحت مطالعه قرار بدهيم.

الف- رجال مشترک در دو سند:

1- اصبغ ابن نباته.

2- سعد بن طريف.

3- حسين بن علوان.

4- هارون بن مسلم.

5- حميري.

ب- رجال غير مشترک در دو سند:

6- ابن الجندي.

7- علي بن همام.

8- ابن ابي‏جيد.

9- محمد بن الحسن.

10- حسن بن طريف.


صفحه 114، 115.








  1. نهج السعاده في مستدرک نهج‏البلاغه، جلد پنجم جزء دوم از باب الکتب، ص 54.
  2. مصادر نهج‏البلاغه و اسانيده، جلد 3، ص 431.