مدارک عهدنامه به ترتيب زماني
مولاي متقيان اميرالمومنين در اواخر حکومت خويش، مالک اشتر را قبل از شهادت محمد بن ابيبکر به استانداري مصر منصوب کرده و نامههاي متعددي خطاب به ملت مصر انشاء فرمودند و همراه مالک اشتر اين فرمان را به عنوان دستورالعمل حکومتي صادر کردند. امام علي عليهالسلام در سال 40 هجري به شهادت نائل آمدند. [صفحه 102] 2- اصبغ ابن نباته، از اصحاب بزرگ و معروف امام علي عليهالسلام، رسالههاي متعددي از احاديث اميرالمومنين تدوين کرده است که دو رسالهي آن معروف بين همهي اهل رجال و حديث ميباشد و آن دو رساله عبارتند از: 1- عهدنامهي امام علي عليهالسلام به مالک اشتر. 2- وصيت نمهي (نسبه مفصل) امام علي عليهالسلام به پسرش محمد بن حنفيه.[1]. اصبغ ابن نباته در سال صد هجري وفات يافت. قرن دوم: عدهاي معاصران و اصحاب ائمهي اطهار صلوات الله عليهم اجمعين، در اين قرن، عهدنامه را نقل کردهاند که عبارتند از: 1- سعد بن طريف، از اصحاب حضرت سجاد عليهالسلام (متوفي 95 ه.) و امام باقر عليهالسلام (متوفي 114 ه.). 2- حسين ابن علوان، که از معاصران امام باقر و امام صادق عليهماالسلام است. امام صادق در سال 148 به شهادت نائل آمدهاند. 3- حسن بن طريف از معاصران امام موسي بن جعفر و حضرت علي بن موسي الرضا سلام الله عليهم است. اين سه نفر از مولفان محسوب ميشوند و داراي کتاب و رساله هستند. سفيان ثوري و مهاجر علوي و زبيد اليامي نيز از محدثان و راوياني هستند که در اين قرن به طرق مختلف اين عهدنامه را نقل کردهاند.[2]. [صفحه 103] قرن سوم: چند نفر از اصحاب امام و محدثان، عهدنامه را نقل و ضبط کردهاند، که عبارتند از: 1- هارون بن مسلم، از اصحاب امام هادي عليهالسلام، داراي تاليفات متعدد و متنوع. امام هادي در سال 254 به شهادت رسيدهاند. 2- عبدالله بن جعفر حميري، از اصحاب امام هادي و امام حسن عسکري (شهادت 260). 3- ابن مروان. 4- محمد بن غالب. 5- حذيفه نهدي. قرن چهارم: محدثان و بزرگان بسياري از رجال عاليقدر اسلام در کتب معتبر خود، متن عهدنامه را آوردهاند که برخي از اين کتب در عصر ما مکرر در ممالک اسلامي چاپ شده است. برخي از آن بزرگان عبارتند از: 1- علي بن همام، متوفي 336 ه. 2- محمد بن حسن، از رجال عاليقدر شيعه، متوفي 343 ه. 3- ابن ابيجيد، از رجال معروف، متوفي 356 ه. 4- ابن جندي، از رجال معروف، متوفي 369 ه. اين چهار نفر از محدثان و مولفان بزرگ شيعه ميباشند که هر کدام داراي تاليفات ذيقيمتي هستند. از اين قسمت به بعد، ما به کتبي که عهدنامهي امام عليهالسلام در آنها آمده است بعنوان محور مدرکي تکيه ميکنيم، آنهم به ترتيب تقديم وفات مولفان: [صفحه 104] 1- دعائم الاسلام في الحلال و الحرام، تاليف نعمان بن محمد بن منصور مصري. اين شخصيت معروف و مهم داراي تاليفات عمده و مهمي است و در سال 363 هجري وفات يافته است. کتاب مذکور در ايران، لبنان، مصر و چند کشور اسلامي ديگر منتشر شده است. عهدنامهي امام علي عليهالسلام را در جلد اول، ص 350، در باب جهاد ذکر کرده است. اين کتاب در 2 مجلد ميباشد. 2- تحف العقول عن آل الرسول، تاليف ابومحمد الحسن ابن شعبه الحراني، معاصر شيخ صدوق، متوفي 381 ه. اين شخصيت، عهدنامهي امام را در فصل دوم که مربوط به احاديث منقول از اميرالمومنين ميباشد، آورده است. کتاب تحف العقول، مکرر در ايران، لبنان و مصر چاپ شده است. در متنهاي عربي، ص 90 و در ترجمهي فارسي، ص 121، اين عهدنامه موجود است. متن عهدنامهي منقول در دو کتاب فوق، با متن نهجالبلاغه فرق ميکند، مخصوصا در تحف العقول که بطور کاملتر و جامعتر از نهجالبلاغه آورده شده است. 3- السعاده و الاسعاد، تاليف ابوالحسن محمد بن ابيذر يوسف عامري نيشابوري، متوفي 381 ه. که قسمتي از عهدنامه را در ص 166 نقل کرده است.[3]. قرن پنجم: 4- دستور المعالم و ماثور المکارم الشيم من کلام اميرالمومنين [صفحه 105] علي بن ابيطالب، تاليف قاضي القضاعي، فقيه شافعي، متوفي 404 ه. اين کتاب مجموعهاي است که از خطبهها، نامهها، حکمتها، دعاها، شعرها و مناجات امام علي عليهالسلام که به سال 1332 ه. ق در مصر چاپ شده است. در باب هفتم، صفحهي 150 آن شواهدي از اين عهدنامه ذکر شده است.[4]. 5- نهجالبلاغه، تاليف سيد رضي، متوفي 406 ه. که عهدنامه را در قسمت دوم، بخش نامهها و فرمانهاي آن حضرت ذکر کرده است که بعنوان نامهي 53 معروف است. 6- فهرست اسماء مصنفي الشيعه، از ابوالعباس احمد بن علي الاهوازي معروف به نجاشي )450 -372 ه. ق). اين کتاب نيز در هندوستان (بمبئي) و در ايران (تهران) چاپ شده است. در صفحهي 6 ذيل شرح حال «اصبغ ابن نباته»، سند عهدنامه را نقل کرده و از عهدنامه ذکري به ميان آورده است. 7- الفهرست، تاليف شيخ طوسي )460 -380 ه. ق). اين کتاب نيز در ص 62، شمارهي 119 در شرح حال «اصبغ بن نباته» با ذکر سند عهدنامه از فرمان امام ياد ميکند. قرن ششم: 8- غررالحکم و دررالحکم، تاليف عبدالواحد التميمي الامدي، از محدثان معروف شيعه که گويا تقريبا در اواخر قرن 40 و اوائل قرن 500 هجري زندگي ميکرده است. در کتب رجال، تولد و وفات او را ذکر نکردهاند. مرحوم خياباني در «ريحانه الادب» وفات او را 510 هجري ذکر کرده است. بعضي او را معاصر سيد رضي و عدهاي او [صفحه 106] را معاصر ابن شهر آشوب و شيخ طوسي ميدانند. اين کتاب که مجموعهي کلمات قصار اميرالمومنين است، در اکثر ابواب، جملات مقطع عهدنامه را ذکر کرده است و از لحاظ الفاظ نيز با نهجالبلاغه فرق دارد، و اين خود نشان دهندهي مدارک متعدد براي عهدنامه است. 9- التذکره الحمدونيه في السياسه و الاداب الملکيه، تاليف ابن حمدون کافي الکفاه ابوالمعالي بهاءالدين محمد بغدادي، نويسنده و دبير ديوان بغداد )562 - 495 ه. ق). در جزء چهارم، باب 15 که از عهود مختلف ياد کرده، من جمله عهدنامه را نيز نقل کرده است.[5]. 10- تاريخ الشام، تاليف ابن عساکر دمشقي، متوفي 571 ه. جلد 38، ص 187. اين کتاب قسمتي از عهدنامه را با سلسله سندي از برادران اهل تسنن آورده است. در جلد دوازدهم همين کتاب که به صورت خطي در کتابخانهي ظاهريه دمشق ميباشد، قسمتي از عهدنامه نقل شده است.[6]. قرن هفتم: 11- دمغ الباطل و حتف المناطل، تاليف داعي پنجم قاطمي، علي بن محمد ابن الوليد الانف عبشمي قرشي، متوفي 612 (عکسبرداري شده از نسخهي نوشته 1351(. در ص 308 -282 جلد دوم، از عهدنامه و قسمتهاي آن ياد کرده است.[7]. [صفحه 107] قرن هشتم: 12- نهايه الارب في فنونه الادب، تاليف شهاب الدين احمد بن عبدالوهاب النويري )732 -677 ه. ق). در ابواب سياست و تعيين وزراء، تمام عهدنامهي امام را ذکر کرده است که با متن نهجالبلاغه و تحف العقول فرق ميکند. اين دوازده مدارک مهم، نشان دهندهي اهميت عهدنامهي امام علي عليهالسلام به مالک اشتر است که همهي فرق اسلامي در حفظ و نقل آن به نسلهاي آينده اهتمام داشتهاند. ما سعي داشتهايم که اين مدارک طوري انتخاب شوند که مورد استناد يکديگر نباشند و الا اگر بخواهيم کتبي که از قرون گذشته تا کنون که قرن پانزدهم هجري ميباشد و عهدنامه را نقل کردهاند يا بدان استناد جستهاند بياوريم، يقينا خود يک کتابنامهي مفصل خواهد شد. [صفحه 109]
قرن اول:
صفحه 102، 103، 104، 105، 106، 107، 109.