پيمانهاي صلح
[صفحه 56] امان دادي: الف. به پيمان و عهدي که بستهاي، سخت وفادار باش و به آن عمل کن. ب. اماني را که در آن پيمان گنجانده شده است، حفظ کن. ج. نسبت به کليهي تعهداتي که در پيمان قيد شده است، خودت حافظ و رعايت کنندهي آنها باش. زيرا علي رغم همهي تفرقهها و تشتتها و نبودن عقائد و آراء يکسان، هيچيک از فرائض الهي به عظمت وفاي به عهد نميباشد و در هيچ مورد، جز وفاي به عهد، همگي مورد اتفاق نظر ندارند، حتي مشرکين- اگر چه هم عقيده و هم مسلک ما نيستند- نسبت به آن پايبند هستند، چون به سبب تجربههاي تلخ در رعايت نکردن و شکستن عهدنامه، به اين نتيجه رسيدهاند که بايد به عهد و پيماني که بسته ميشود معتقد و وفادار باشند. 152- هيچگاه در پيمان و عهدي که بستهاي نيرنگ و فريب به کار مبر. 153- نسبت به تعهداتي که کردهاي خيانت روا مدار. 154- به دشمن خود خدعه و فريب روا مدار، زير هيچکس نسبت به پروردگارش گستاخ و جري نميشود مگر جاهل و ناداني که شقي و نگونبخت است. چون خداوند بوسيلهي عهد و پيمان خود سايهي امنيت و رحمتش را بر سر همه کس گسترانده است تا بندگانش بتوانند با طيب خاطر و در امنيت و راحتي، زندگي خود را ادامه دهند و اين راحتي و امنيت موجب منافع همه بندگانش باشد. 155- در امر صلح: الف. فساد و مفسدهاي به پا مکن. ب. خيانت روا مدار. ج. هيچ حيله و دغلکاري راه مده. [صفحه 57] 156- در پيمان صلحي که آن را با دشمنت منعقد ميکني: الف. از به کار بردن جملات مبهم و چند پهلو بپرهيز. ب. از جملاتي که بتوان با آنها توجيهها و تفسيرهاي دلخواه کرد و يا تاويلهاي نامربوط نمود نيز بر حذر باش. 157- زماني که پيمان صلح را منعقد نمودي و آن را تاييد و امضاء کردي، هيچگاه خود را تسليم سخنان چند پهلو و کنايه آميز و مبهم مکن. 158- مبادا مشکلات و شدايد ناشي از صلح، که خداوند متعال تو را ملزم به اجراء آن کرده است، تحت فشار قرارت دهد و بخواهي به ناحق آن را فسخ کني! هيچگاه اين کار را مکن، زيرا صبر کردن بر مشکلاتي که در زمان صلح بر دوش توست، اميد گشايش آن و عاقبت نيکوي آن، بهتر از دغل و فريبي است که از عاقبت شوم آن و از دچار شدن به رنجها و مشقتهاي آن ميترسي. علاوه بر آن، در اين مورد نيز (اگر بيجهت پيمان را نقض کني) مورد بازخواست خداوند متعال قرار خواهي گرفت که از آن هيچ خلاصي نداري و از سوء عاقبت آن هم نميتواني، نه در دنيا و نه در آخرت، بگريزي.
151- اگر بين تو و دشمنت پيماني بسته شد و يا اينکه به او
صفحه 56، 57.