پيمانهاي صلح











پيمانهاي صلح



151- اگر بين تو و دشمنت پيماني بسته شد و يا اينکه به او

[صفحه 56]

امان دادي:

الف. به پيمان و عهدي که بسته‏اي، سخت وفادار باش و به آن عمل کن.

ب. اماني را که در آن پيمان گنجانده شده است، حفظ کن.

ج. نسبت به کليه‏ي تعهداتي که در پيمان قيد شده است، خودت حافظ و رعايت کننده‏ي آنها باش. زيرا علي رغم همه‏ي تفرقه‏ها و تشتت‏ها و نبودن عقائد و آراء يکسان، هيچيک از فرائض الهي به عظمت وفاي به عهد نمي‏باشد و در هيچ مورد، جز وفاي به عهد، همگي مورد اتفاق نظر ندارند، حتي مشرکين- اگر چه هم عقيده و هم مسلک ما نيستند- نسبت به آن پايبند هستند، چون به سبب تجربه‏هاي تلخ در رعايت نکردن و شکستن عهدنامه، به اين نتيجه رسيده‏اند که بايد به عهد و پيماني که بسته مي‏شود معتقد و وفادار باشند.

152- هيچگاه در پيمان و عهدي که بسته‏اي نيرنگ و فريب به کار مبر.

153- نسبت به تعهداتي که کرده‏اي خيانت روا مدار.

154- به دشمن خود خدعه و فريب روا مدار، زير هيچکس نسبت به پروردگارش گستاخ و جري نمي‏شود مگر جاهل و ناداني که شقي و نگون‏بخت است. چون خداوند بوسيله‏ي عهد و پيمان خود سايه‏ي امنيت و رحمتش را بر سر همه کس گسترانده است تا بندگانش بتوانند با طيب خاطر و در امنيت و راحتي، زندگي خود را ادامه دهند و اين راحتي و امنيت موجب منافع همه بندگانش باشد.

155- در امر صلح:

الف. فساد و مفسده‏اي به پا مکن.

ب. خيانت روا مدار.

ج. هيچ حيله و دغلکاري راه مده.

[صفحه 57]

156- در پيمان صلحي که آن را با دشمنت منعقد مي‏کني:

الف. از به کار بردن جملات مبهم و چند پهلو بپرهيز.

ب. از جملاتي که بتوان با آنها توجيه‏ها و تفسيرهاي دلخواه کرد و يا تاويلهاي نامربوط نمود نيز بر حذر باش.

157- زماني که پيمان صلح را منعقد نمودي و آن را تاييد و امضاء کردي، هيچگاه خود را تسليم سخنان چند پهلو و کنايه آميز و مبهم مکن.

158- مبادا مشکلات و شدايد ناشي از صلح، که خداوند متعال تو را ملزم به اجراء آن کرده است، تحت فشار قرارت دهد و بخواهي به ناحق آن را فسخ کني! هيچگاه اين کار را مکن، زيرا صبر کردن بر مشکلاتي که در زمان صلح بر دوش توست، اميد گشايش آن و عاقبت نيکوي آن، بهتر از دغل و فريبي است که از عاقبت شوم آن و از دچار شدن به رنجها و مشقت‏هاي آن مي‏ترسي.

علاوه بر آن، در اين مورد نيز (اگر بي‏جهت پيمان را نقض کني) مورد بازخواست خداوند متعال قرار خواهي گرفت که از آن هيچ خلاصي نداري و از سوء عاقبت آن هم نمي‏تواني، نه در دنيا و نه در آخرت، بگريزي.


صفحه 56، 57.