نظارت مستقيم والي و زمامدار بر مسائل جاري مملكت











نظارت مستقيم والي و زمامدار بر مسائل جاري مملکت



138- مبادا غيبت تو در ميان مردم زياد شود! چون پنهان شدن زمامداران از مردم خود:

الف. نوعي فشار و ظلم و ستم به مردم است.

ب. و از کمي اطلاع و يا از ناآگاهي زمامدار نسبت به امور جاري مملکت حکايت مي‏کند.

139- چنانچه زمامداران در ميان مردم نباشند و پرده‏اي ميان آنان و مردم کشيده باشد:

الف. باعث بي‏اطلاعي واليان از مسائل جاري مملکت مي‏گردد.

ب. کارهاي بزرگ و با اهميت، پيش زمامدار، کوچک و بي‏اهميت جلوه مي‏کند.

ج. کارهاي کوچک و کم اهميت، نزد واليان، بزرگ و پر اهميت تلقي مي‏گردد.

د. خوبي‏ها، زشت و زشتي‏ها، خوب در نظرش مي‏آيد.

ه. حق و باطل در هم مخلوط مي‏شود و مآلا شناخت هر يک از آنها غير ممکن مي‏گردد.

140- زمامداران، خود، بشرند (و در معرض خطر) و آنچه را که

[صفحه 53]

از مسائل جاري از آنان دور نگهدارند و از ايشان بپوشانند، آنان هم نسبت به آنها شناختي پيدا نمي‏کنند. براي حق، علاماتي ظاهر نيست که بتوان به راحتي و دورادور، حقيقت را از غير حقيقت و راستي را از دروغ تشخيص داد.

141- (چون زمامداران بشرند و در معرض خطر، لذا) تو از دو حال خارج نيستي:

الف. يا شخصي هستي که به بذل و بخشش خو کرده‏اي و بدان عادت داري، آنهم در راه حق و عدالت، در اين صورت چرا نسبت به پرداخت حقوق حقه‏ي مردم، در پس حجاب قرار مي‏گيري و بدون پرده و مانع، حق را به صاحبش نمي‏رساني؟

ب. و يا اينکه گرفتار صفت بخل هستي، که در اين صورت نيز مردم، خواهي نخواهي، به اخلاقت پي خواهند برد و از تو در هر صورت (چه در پس پرده و چه در عيان) مايوس خواهند شد و قطع اميد مي‏کنند.

ج. پس در ميان مردم باش. زيرا اکثر کارها و نيازمندي‏هاي مردم که به تو ارجاع مي‏شود و يا برايت مي‏گويند، هيچ هزينه و خرجي برايت در بر ندارد و تو را به مشکلي نخواهد انداخت، چون يا شکايت از ظلم و ستمي است که دچار آن شده‏اند و رفع آن را مي‏خواهند و يا اينکه پيشنهاد عدالت و انصاف بيشتري است که در قراردادها از تو خواهانند.


صفحه 53.