ماليات، بيت المال و ماليات دهندگان
95- وضع و حال کارهاي ديگران رو به بهبود و صلاح نميرود [صفحه 41] اگر وضع و حال ماليات دهندگان شايسته و بايسته نباشد، زيرا همهي افراد مردم نان خور و زير چتر حمايت و وابسته به ماليت و ماليات دهندگان هستند. 96- توجه تو نسبت به عمران و آبادي مملکت بيش از توجه به گرفتن و جمعآوري ماليات باشد، زيرا ماليات به دست نميآيد مگر به عمران و آباد بودن مملکت. 97- حکومتي که درصدد گرفتن و جمعآوري ماليات باشد، بدون اينکه عمران و آبادي در مملکت برقرار شده باشد: الف. مملکت را به ورشکستگي و نابودي سوق خواهد داد. ب. و مردم را دچار هلاکت ميگرداند. ج. و در نتيجه، حکومت، ثبات خود را از دست ميدهد و رو به سقوط حتمي ميگذارد. 98- اگر ماليات دهندگان (اعم از کليهي اصناف و طبقات مختلف جامعه) شکايت کردند: الف. از سنگيني و زيادي مالياتها. ب. يا از علل موجهي که به سبب آنها نميتوانند ماليات خود را بپردازند، ج. يا از خشکسالي و بيآبي و نيامدن بارانهاي سالانه. د. و يا از امراض گوناگوني که باعث از بين رفتن محصولات گشته است، پس وظيفه تو اين است که: 99- آنقدر به آنان در پرداخت ماليات تخفيف بدهي تا اينکه کارهايشان رو به اصلاح و بهبودي برود. مبادا اين تخفيف دادن، برايت سنگين و گران تلقي شود، زيرا: الف. اين تخفيف و اغماض، خود ذخيرهاي است که بعد از [صفحه 42] اينکه موانع رفع شد و مملکت رو به آباداني و عمران رفت، باز به خزائن ماليات بر ميگردد. ب. همچنين سبب آراستگي و پاکي حکومت تو ميشود. ج. بعلاوه مورد حمايت و ستايش مردم قرار ميگيرد. د. و به سبب عدالتي که در ميان مردم اعمال کردهاي خوشحال و سرفراز خواهي بود و ميتواني نسبت به اين مردم اعتماد و اطمينان پيدا کني به جهت: 1- رفاه و آسايشي که نزد آنان اندوختهاي و اعتماد آنان را در حمايت از حکومت جلب کردهاي. 2- و عدالتي که در ميان مردم برقرار کردهاي. 3- و مهر و محبتي که به آنان مبذول داشتهاي. 4- و علاوه بر اينها، چه بسا کارها و مشکلاتي پيش آيد که انجام آن را به خود مردم واگذار کني و آنان نيز با طيب خاطر و اطمينان کامل آنها را بپذيرند. در اين حالت که مردم در آسايش و رفاه و در عمران و آباداني و زير چتر حمايت عدالت و محبت حکومت به سر ميبرند، قادر به تحمل هر مشکلي هستند. 100- توجه داشته باش که بي هيچ شک، ويراني مملکت از فقر و فاقه ملت است و فقر و تنگدستي ملت نيز ناشي از ثروت اندوزي زمامداران است، که خود، از اين خصلتهاي زمامداران سرچشمه ميگيرد: الف. از هم و غم آنان در ثروت اندوزي براي روزي که از حکومت عزل ميشوند. ب. سوء ظن نسبت به بي ثباتي سلطه و حکومت خود. ج. از عبرت نگرفتن و غفلت ايشان از عواقب شوم جباران و ستمگران. [صفحه 43]
94- در مورد ماليات به گونهاي اقدام و رفتار کن که به مصلحت ماليات دهندگان باشد، چون حسن برنامه در مورد ماليات و ماليات دهندگان، به نفع و مصلحت تمامي طبقات مردم و کارهاي مملکت خواهد بود.
صفحه 41، 42، 43.