اصول کلي
الف. نيکوکاران نسبت به کارهاي شايسته دلسرد و بيرغبت ميشوند. ب. و بد کاران نسبت به جرائم و زشتيهاي خود جري و تشويق [صفحه 28] ميگردند. 51- هر يک از اين دو گروه (بدکاران و نيکوکاران) را، به تناسب اعمال و کرداري که انجام دادهاند، به جزاي آنچه که انجام دادهاند برسان. 52- بهترين عوامل اثبات حسن ظن زمامدار نسبت به مردم عبارتند از: الف. احسان به قاطبهي مردم. ب. برداشتن سنگيني هزينهها و مخارج زندگي از دوش مردم و سبک نمودن آن. ج. وادار نکردن مردم به کاري که از عهده آن بر نميآيند. 53- در اين زمينه بايد روشي را در پيش گيري که مردم احساس کنند نسبت به آنان واقعا حسن ظن داري. اگر مردم چنين احساسي کردند، در اين موقع است که حسن ظن، بسياري از رنجها و مشکلات و گرفتاريها را از ميان بر ميدارد. 54- به کسي حسن ظن داشته باش که از بوته امتحان بخوبي بيرون آمده باشد. 55- و به کسي سوء ظن داشته باش که از بوته آزمايش بد بيرون آمده باشد. 56- روش و سنن صالحان و بزرگان آن قوم و ملت را که در ميان ايشان به جا مانده است و مردم نيز به وسيلهي آن سنتها امورشان را اصلاح ميکنند، هرگز نقض مکن. 57- مبادا روشي را از پيش خود وضع کني که ناقض سنت و روش صالح گذشتگان آن مردم باشد، که در اين صورت اجر و ثواب سنن شايسته براي کساني خواهد بود که آنها را وضع کردهاند و گناه و وبال نقض آنها به گردن تو خواهد افتاد. [صفحه 29] 58- نسبت به اعمال و کارهايي که موجب تثبيت صلح و امنيت و آرامش ميشود و همچنين در اموري که موجب قوام مردم ميباشد، در تمام اين موارد، با دانشمندان و عقلاء و حکماي قوم، بسيار و پيوسته مذاکره و مشاوره کن.
50- نبايد نيکوکاران و زشت کاران در پيش تو يکسان باشند، که در اين صورت:
صفحه 28، 29.