پيشگفتار
[صفحه 11] کنتم خير امه اخرجت للناس، تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تومنون بالله. آل عمران: 110 شما (امت مسلمان) بهترين امتي هستيد که براي (اصلاح) مردم برگزيده شدهايد، (و شما) امر به معروف و نهي از منکر ميکنيد و ايمان (حقيقي) به خدا ميآوريد. هويت اسلامي انقلابمان، انکارناپذيرترين و بارزترين جنبهي آن است. از اين رو، ميتوان گفت رسالت اصلي انقلاب، تحقق بخشيدن به احکام و تعاليم اسلامي در تمام ابعاد زندگي فردي و اجتماعي است. و در اين جهت، بر عهدهي متفکران و محققان متعهد اسلامي است که هر چه بهتر و سريعتر، به تبيين و تدوين اين احکام و تعاليم بپردازند تا بتوان با تکيه بر اين پشتوانهي عظيم الهي، تداوم انقلاب را تضمين کرد. به يقين، بهترين نمونه براي اقامهي حکومت عدل اسلامي و حرکت به سمت آن، حکومت حضرت رسول (ص) در مدينه و حکومت حضرت امير (ع) در کوفه است. تحقيق در کتب تاريخ و حديث، تصويري از اين دو حکومت مقدس را به دست ميدهد. آنچه که از تحقيق مذکور، کلا حاصل ميشود و حائز اهميت بسيار است، وحدت حاکم بر نظام و برنامههاي هر دو آنهاست و نيز کليت و جامعيت آنها نسبت به مسائلي است که همواره و در هر دوره از زندگي براي انسان [صفحه 12] مسلمان مطرح است. بيترديد بايد گفت که «عهدنامهي امام علي عليهالسلام به مالک اشتر»، جامعترين طرح براي فهم و اقامهي حکومت اسلامي است. اين عهدنامه، که در واقع، قانون اساسي حکومت علوي است، شکل اصلي و اصيل حکومت حضرت رسول (ص) و اميرالمومنين (ع) را به وضوح ارائه ميدهد. متن عهدنامه، از بهترين و سالمترين متون از نظر کليهي فرق اسلامي است و اين، خود، مايهي اطمينان خاطر است براي آنکه با استناد به مفاد عهدنامه، ميتوان اختلافات و مشکلات ناشي از آراء و اقوال گوناگون در عرضهي يک نظام جامع اسلامي را بر طرف کرد و يا به حداقل رساند. عهدنامهي امام علي (ع)، نه تنها از لحاظ نظري شايان تامل است، بلکه مهمتر از آن، قابليت تحقق آن است. صورت خارجي عهدنامه و به عبارتي، تجسم عيني آن را در حکومت اميرالمومنين (ع) ميتوان ملاحظه کرد. اين فرمان مقدس، که مهمترين، بلندترين و جامعترين فرماني است که حضرت امير (ع) در طول حکومت کوتاه مدت خود صادر کرده است، گرچه خطاب به مالک اشتر ميباشد، اما در حقيقت، مخاطب آن يکايک انسانهايي هستند که زمام ادارهي امور مردم را در دست ميگيرند و مخصوصا واليان صالح اسلامي که عهدهدار مسئوليت خطير زمامداري و ولايت مسلمين ميباشند. زبان عهدنامه، زبان آشناترين آشنا با دردها و محروميتهاست، مبين اصيلترين و اساسيترين خواستههاي مردم، بخصوص محرومان و مستضعفان است. اين نامهي پاک، معيار و محک مردمي بودن حکومتهاست، ميزان شناخت حکومت حق از باطل، خير از شر، اسلامي از غير اسلامي است. چه چيز محور اساسي عهدنامه است؟ بايد گفت، محور اساسي عهدنامه، «قانون حق و عدل» است، چه، حکومت علوي، متعهد اقامهي حق و عدل در تمام زمينهها و براي همهي مردمان- از هر نژاد و با هر مرام و در هر طبقه- است و موظف به مهيا ساختن زمينهي ارتقاء جامعه و رشد افراد در جهت نيل به سعادت حقيقي. [صفحه 13] اکنون که امت بزرگ و مسلمان و متعهدمان، به برکت انقلاب اسلامي و در پرتو ولايت و هدايت امام بزرگوار، بناي بنيان حکومتي اسلامي را دارد، بيش از هر زمان نيازمند شناخت مباني، ماهيت و اهداف اين چنين حکومتي است و يقين ميرود که در اين جهت، عهدنامهي اميرالمومنين (ع) به مالک اشتر، بهترين اسوه ميباشد. کلام آخر اينکه اگر ما در شناخت اين متون اصيل و ارزندهي اسلامي تاخير و تعلل کنيم، با افتادن در دامن و دام سيستمهايي که درماندگي خود را در ادارهي جامعه، از جهات مختلف و به دفعات نشان دادهاندو طشت رسواييشان از همهي بامها فروافتاده است، عظيمترين و گرانبهاترين فرصتي را که خداوند در اين برهه از تاريخ براي اقامهي دين حق به ما عطا کرده است، از دست خواهيم داد. دربارهي اين رساله رسالهي حاضر، شامل ترجمه و تبويب (فصل بندي) موضوعات عهدنامهي حضرت امير (ع) است، به ضميمهي تحقيقاتي پيرامون عهدنامه. اين تحقيقات عبارتند از: 1- بررسي اجمالي شخصيت و شرح حال مالک اشتر. 2- تحقيق در مدارک عهدنامه. در اين بخش، کتب روايي و تاريخي معتبر، که عهدنامهي امام (ع) را نقل کردهاند، گزارش شده است، چه کتب قبل از تاليف نهجالبلاغه و چه کتب بعد از تاليف آن. البته در اين بخش اخير، به مدارکي استناد شده است که عهدنامه را از نهجالبلاغه نقل نکردهاند. 3- تحقيق در اسناد و رجال عهدنامه. در اين بخش، سه سند معتبر عهدنامه مورد مطالعه و مداقه قرار گرفته است و رجال آنها يکايک بررسي شدهاند. ترجمهي متن عهدنامه، اگر چه بطور آزاد انجام شده است، ولي کوشش شده که حتي الامکان از مفهوم اصلي آن خارج نشود. در ترجمه، به معاني لغات که متفق عليه اهل لغت بوده، توجه کافي شده است. از آنجا که مفاهيم واژهها از بهترين نمونهها براي درک مطلب محسوب ميشوند، سعي شده علاوه بر ترجمهي خود لغت، به معني و مفهوم آن نيز عنايت شود. [صفحه 14] اما در مورد فصلبندي عهدنامه: در عصر حاضر، سبک متداولي است که «منشورها»، «پيمانها» و «قوانين»، اعم از اساسي و غيره را، با فصل بندي و شماره گذاري تنظيم ميکنند. ولي در قرون قبل چنين روشي مرسوم نبوده و عهدنامهي امام هم به سبک همان زمان، از لحاظ چهارچوب خود تدوين شده است. فکر شد که فصلبندي و شمارهگذاري آن، بتواند در عرضه و فهم هر چه بهتر اين منشور جاودانه، کمک بسزائي باشد. عناوين فصلها به کمک مفاهيم و مطالب و اهدافي که در خود آن فصول مطرح شده نامگذاري شده است. البته خود عهدنامه نيز داراي عنوانهاي جداگانهايست که با ترجمهي آنها، فصلها تنظيم گرديده است. تذکر ديگري که لازم است دربارهي خطاب عهدنامه است. اگر چه مخاطب اميرالمومنين در دوران حکومت آن حضرت، مالک اشتر استاندار مصر بود، ولي مخاطب اصلي اين منشور، همهي واليان صالح ميباشند. لذا بايد توجه داشت که مخاطب مطالب، اگر چه در متن عهدنامه، مالک اشتر است، ولي عنوانهاي آن بطور خاص مطرح نشده، بلکه الفاظي چون «واليان»، «حاکمان» و يا «زمامداران» بکار رفته است. در خود متن نيز بسيار مشاهده ميشود که امام (ع)، لفظ «والي» يعني زمامدار و سرپرست جامعه را استعمال کرده است. به اميد عينيت بخشيدن به احکام و تعاليم اسلامي، که ما را به رشد حقيقي برساند و جامعهمان را به صلاح و سامان آورد و مستکبران و ملحدان را در هم شکند و بندگان مومن و صالح را پيروز گرداند، ان شاء الله. وزارت ارشاد اسلامي [صفحه 15]
صفحه 11، 12، 13، 14، 15.