خطبه 098-در گريز از دنيا
[صفحه 142] خطبه الاعتبار ستايش ميکنيم او را بر آنچه بوده از نعمتها و ياري ميخواهيم از او از امر ما بر آنچه ميباشد از حوادث و درخواست ميکنيم از او سلامتي را در دينها همچنانچه درخواست ميکنيم از او سلامتي را در بدنها [صفحه 142] بندگان خدا سفارش ميکنم شما را به رها کردن اين دنيا که رهاکننده است شما را هر چند که دوست نميداريد رها کردن آن را و کهنه کننده بندنهاي شما است هر چند که هستيد دوست ميداريد تازه کردن آنها را پس جز اين نيست مثل شما و مثل آن مانند مسافراني است رفتهاند راهي را گويا آن به پايان رساندهاند آن را و قصد کردهاند نشانهاي را پس گويا آنها رسيدهاند به آن و چه قدر است اميد کسي که ميراند مرکب خود را به سوي مقصد اينکه براند به سوي آن تا برسد به آن و چيست اميد ماندن کسي که براي او روزيست تجاوز نميکند از آن و طلبکننده شتاباننده ميراند او را در دنيا تا جدا شود از آن و شيفته نشويد در ارجمندي دنيا و نازش آن و شگفت نکنيد از آرايش آن و نعمتهاي آن و ناشکيبائي نکنيد از دشواري آن و سختي آن زيرا عزت و فخر آن به سوي بريده شدن است و زينت آن و نعمت آن به سوي زايل شدن است و دشواري آن و سختي آن به سوي نيست شدن است و هر مدتي در آن به سوي پايان يافتن است و هر زنده در آن به سوي فاني شدن است آيا نيست براي شما در نشانههاي پيشينيان (وسيله) بازايستادن و در پدران شما که گذشتهاند بينائي و پند گرفتن اگر هستيد به تحقيق درميياب يد آيا نگاه نکرديد به سوي گذشتگان از شما برنميگردند و سوي جانشينان ماندگاران نميمانند آيا نيستيد ميبينيد اهل دنيا را روز را به شب ميرسانند و شب را به صبح ميرسانند بر حالات گوناگون....يکي مردهايست بر او ميگريند و ديگري را تسليت ميدهند و ديگري به زمين افتاده گرفتار است و ديگري عبادتکننده به عبادت ميرود و ديگري جان ميدهد و ديگري جوينده است دنيا را و مرگ او را ميجويد و ديگري بيخبري است و نيست غفلت شده از او و بر اثر گذشته ميگذرد باقيمانده آگاه باشيد و ياد کنيد ويرانکننده لذتها را و به اندوه آميختهکننده شهوتها را و برنده آرزوها را هنگام جستن به کارهاي زشت و ياري بخواهيد از خدا بر ادا کردن واجب حق او و آنچه شمرده نميشود از شمارههاي نعمتهاي او و نيکوئي او
صفحه 142، 142.