خطبه 084-در توحيد و موعظه












خطبه 084-در توحيد و موعظه



[صفحه 199]

خطبه الاتغاظ و گواهي مي‏دهم بر اينکه خدائي نيست جز خداي بر حق شريکي نيست او را اولست چيزي نيست پيش از او و آخري است پايان نيست او را نمي‏رسند انديشه‏ها به او بر صفتي (نمي‏تواند ذات او را توصيف نمايد) قرار نمي‏گيرد دلها از او بر کيفيتي نمي‏رسد با دوست جزء جزء و قسم قسم قرار دادن و احاطه نمي‏کند به او ديده‏ها و دلها

[صفحه 199]

و قسمتي از اين خطبه است پس پند گيريد اي بندگان خدا از عبرتهاي سود دهنده و عبرت گيريد از آيه‏هاي تابنده و بازايستيد (از ارتکاب گناهان) با بيم دهندگان رسا و سود ببريد به يادآوري و پندها پس گويا درآويخته است به شما چنگالهاي مرگ و بريده شده است از شما دلبستگيهاي آرزوها و فروگرفته شما را دشواريها و زشتيهاي کارها و راندن به تهديد به سوي درآمدن جائي که درآيند در آن (مراد قيامت است) و هر نفس با اوست راننده و گواهي دهنده راننده مي‏راند او را به سوي محشرش و گواهي دهنده گواهي مي‏دهد او را بر کارش

[صفحه 199]

درجه‏هائي است برتر از يکديگر و منزلهائي است داراي تفاوت پايان نپذيرد نعمتها و آسايش آن و کوچ نمي‏کند اقامت کننده آن و پير نمي‏شود جاويد مانده آن و محتاج نمي‏شود ساکن آن


صفحه 199، 199، 199.