حكمت 408












حکمت 408



[صفحه 350]

و فرمود عليه‏السلام به پسر خود حسن عليه‏السلام اي پسرک من باقي نگذار به واپس خود چيزي را از دنيا پس زيرا تو باقي مي‏گذاري آن را به يکي از دو مرد يا براي مردي که عمل کند در آن به اطاعت خدا و نيکبخت شد به آنچه بدبخت شدي به آن و يا براي مردي عمل کند در آن به نافرماني خدا و بدبخت شد به آنچه گردآوردي براي او و بوده‏اي ياور براي او بر نافرمانيش و نيست يکي از اين دو سزاوار بر اينکه برگزيني او را بر نفس خود

[صفحه 350]

و روايت مي‏شود اين گفتار بر وجهي ديگر و آن اين است اما پس از ستايش خداوند پس همانا آنچه در دستهاي توست از دنيا بود براي آن صاحبي پيش از تو و آن برگردنده است به صاحباني پس از تو و جز اين نيست تو گردآورنده به يکي از دو مرد براي مردي عمل کند در آنچه جمع کرده‏اي آن را در طاعت خدا و نيکبخت شد به آنچه بدبخت شدي به آن يا براي مردي عمل کند در آن به نافرماني خدا و بدبخت شد به آنچه گردآوردي براي او و نيست يکي از اين دو سزاوار بر اينکه برگزيني او را بر نفس خود و نه سزاوار بر اينکه بار کني براي او بر پشت خود و اميدوار باش براي کسي که گذشت رحمت خدا را و براي کسي که مانده روزي خدا را


صفحه 350، 350.