حکمت 202
[صفحه 387] حکمه الحارس بخشش پاسدار آبروهاست و بردباري دهانبند نادانست و گذشت زکات پيروزي است و دوري کردن عوض توست از کسي که مکر کرد و مشورت کردن همان راهيابي است.... خود را به خطر انداخت کسي که بينيازي جست با راي خود شکيبائي نبرد ميکند.... با حوادث روزگار و بيتابي از ياوران (ناملائمات) زمان است و گراميترين توانگري ترک آرزوست و بسا خردي اسير است نزد خواهش فرمانروا و از دستيابي به خير نگهداري تجربه است و دوستي خويشاوندي است بهره برده شده و ايمن مباش از دلتنگ رنجيده
صفحه 387.