حكمت 142












حکمت 142



[صفحه 337]

حکمه الوعظ مباش از کساني اميد دارد آخرت را بدون عمل و به تاخير اندازد توبه را بدرازي آرزو سخن مي‏گويد در دنيا به گفتار زاهدان و عمل مي‏کند در آن به عمل رغبت کنندگان اگر داده شود از آن سير نمي‏شود و اگر منع شود از آن قانع نمي‏شود عاجز مي‏شود از شکر آنچه داده شده و طلب مي‏کند زيادتي را در آنچه باقيمانده بازمي‏دارد و خود بازنمي‏ايستد دستور مي‏دهد به آنچه نمي‏آورد دوست مي‏دارد نيکان را و عمل نمي‏کند عمل آنها را و دشمن مي‏دارد گناهکاران را و او يکي از آنهاست دوست نمي‏دارد و مرگ را براي بسياري گناهانش و مي‏ايستد و اصرار مي‏ورزد بر آنچه دوست نمي‏دارد مرگ را براي آن اگر بيمار شود پشيمان مي‏گردد و اگر تندرست شود ايمن سرگرم گردد خودپسند شود هرگاه آسايش يابد و نااميد شود هرگاه گرفتار گردد اگر برسد به او بلائي دعا مي‏کند پناه آورنده و اگر برسد به او آسايشي روگرداند فريب خورنده غلبه مي‏کند او را نفس او بر آنچه گمان مي‏کند و غلبه نمي‏کند او را نفس او بر آنچه يقين مي‏کند مي‏ترسد بر غير خود به کمتر از گناه خود و اميد مي‏دارد براي نفس خود بيشتر از کردار خود اگر بي‏نياز شود شاد شده و در فتنه افتد و اگر محتاج گرد

د نااميد شده و سست مي‏شود کوتاهي کند هرگاه عمل کند اصرار مي‏کند هرگاه درخواست کند اگر پيش آيد براي او خواهشي پيش گيرد نافرماني را و به تاخير اندازد توبه را و اگر عارض شود او را....و بلا دوري گزيند از دستورهاي دين بيان مي‏کند عبرت و پند را و خود پند نمي‏گيرد و اصرار مي‏کند در پند دادن و پند نمي‏پذيرد و او به گفتار نازنده است و از عمل مفلس است رغبت مي‏کند در آنچه نابود مي‏شود و مسامحه مي‏کند در آنچه باقي مي‏ماند مي‏بيند غنيمت را غرامت و غرامت را غنيمت مي‏ترسد از مرگ و نمي‏شتابد (بعمل) پيش از فوت فرصت بزرگ مي‏شمارد از نافرماني غير خود آنچه را که اندک مي‏پندارد بيشتر از آن را از نفس خود و بسيار مي‏شمارد از اطاعت خود آنچه را که اندک مي‏شمارد از اطاعت غير خود و او بر مردم طعنه زننده و سختگير است و براي نفس خود سهل‏انگاري‏کننده است بيهوده گوئي با توانگران دوست‏تر است به او از ياد کردن خدا با تنگدستان حکم مي‏کند بر ضرر غير خود براي سود نفس خود و حکم نمي‏کند بر ضرر آن براي سود غير خود و راهنمائي مي‏کند غير خود را و گمراه مي‏کند نفس خود را و او فرمانبرداري مي‏شود و خود نافرماني مي‏کند و تمام مي‏ستاند و خود تمام نمي‏ده

د و مي‏ترسد از خلق در غير پروردگار خود نمي‏ترسد از پروردگار خود در کار آفريده او


صفحه 337.