حکمت 126
[صفحه 355] حکمه المتجر اي نکوهش کننده دنيا فريفته شده به نيرنگ آن فريب خورده به باطلهاي آن آيا فريفته ميشوي به دنيا پس از آن نکوهش ميکني آن را آيا تو آن را گناهکار ميداني يا او تو را گناهکار ميداند چه وقت حيران کرد تو را يا چه وقت فريب داد تو را آيا به جاهاي خاک افتادن پدران تو از پوسيدگي يا به خوابگاههاي مادرانت در زير خاک چه بسيار پرستاري کردي به دستهاي خود و چه بسيار بيمارداري کردي به دستهاي خود طلب ميکردي بر آنان بهبودي و ميخواستي براي آنان از طبيبان دواء را روزي داروي تو به حال آنان بهبودي نداشت و سود نميداد بر آنان گريه تو سود نداد به يکي آنان ترسيدن تو و نرسيدي درباره آن بخواست خود و دفع نکردي از او به توانائي خود و مجسم نمود براي تو به آن دنيا نفس تو را و به هلاک شدن او هلاک شدن تو را به حقيقت دنيا سراي راستي است براي کسي که تصديق کرد او را و سراي ايمني است براي کسي که فهم کرد از آن و سراي بينيازي است براي کسي که توشه برداشت از آن و سراي پندست براي کسي که پند گيرد به آن سجدهگاه دوستان خداست و نمازگاه ملائکه خداست و جاي فرودآمدن وحي خداست و محل تجارت دوستان خداست کسب کردند در آن رحمت را و سود بردند در آن بهشت را و کيست نکوهش ميکند آن را درحاليکه اعلان کرده جدائي خود را و ندا کرد به جدا شدن خود خبر فاني شدن خود و اهلش را داد و مجسم کرد براي آنان به گرفتاري خود گرفتاري (آخرت را) و آرزومند ساخت آنها را به شادي خود به شادي (آخرت) شبانگاه کرد به سلامتي و بامداد کرد به مصيبت براي راغب گردانيدن و ترسانيدن و بر خوف انداختن و بر گذر داشتن و نکوهش کرد آن را مرداني بامداد و پشيماني و ستايش کرد آن را ديگران روز قيامت يادآوري کرد آنها را دنيا پس به ياد آوردند و خبر داد آنها را پس تصديق کردند و پند داد آنها را و پند گرفتند
صفحه 355.