حكمت 105












حکمت 105



[صفحه 374]

حکمه القلب به تحقيق آويخته شده است به رگ دل اين انسان پاره گوشتي آن شگفت‏ترين چيزيست که در اوست و اين دل است و براي آن مايه‏هائيست از حکمت و ضدهائيست از خلاف آن پس اگر پديد آيد او را اميدواري خوار گرداند او را طمع و اگر بهيجان آورد او را طمع هلاک سازد او را حرص و اگر دست يابد او را نوميدي مي‏کشد او را اندوه خوردن و اگر پيش آيد او را دشمن سخت گيرد به او خشم و اگر ياري دهد او را خوشنودي فراموش کند خودداري را و اگر غالب شود او را ترس مشغول سازد او را ترسيدن و اگر افزوني گيرد او را ايمني مي‏ربايد او را فريب و غرور و اگر بيابد مالي را از حد مي‏گذراند او را توانگري و اگر برسد او را مصيبتي رسوا سازد او را بيتابي و اگر بگزد او را بي‏چيزي مشغول سازد او را گرفتاري و اگر سخت گيرد بر او گرسنگي از پا درآورد او را ناتواني و اگر بسيار شود او را سيري به رنج اندازد او را شکم پري هر کوتاهي به آن زيان رساننده است و هر از حد گذشتن او را تباه‏کننده است


صفحه 374.