خطبه 035-بعد از حکميت
[صفحه 201] خطبه المنعرج ستايش خدائي را سزاست اگر چه آورد روزگار کار بزرگ دشوار سنگيني را و حادثه بزرگ را و گواهي ميدهم بر اينکه خدائي نيست جز خداوند بر حق يگانه است شريکي نيست براي او نيست با او خدائي جز او و محمد بنده او و پيامبر اوست صلي الله عليه و آله اما پس از حمد و صلوات پس فرمان نبردن از نصيحت کننده مهربان داناي با تجربه باعث ميشود به سرگرداني و در پي آورد پشيماني را و رسانيدم به شما در اين حکومت دستور خود را و خالص گردانيدم براي شما پنهان شده راي خودم را اگر ميبود اطاعت ميشد براي قصير دستوري سر باز زديد بر من مانند سر باز زدن مخالفين درشتيکننده و پيمان شکنان نافرمان تا شک کرد نصيحت کننده به پند دادن خود و بخل ورزيد آتشزنه به آتش دادن خود و بودم من و شما همچنانچه گفت برادر هوازن رسانيدم به شما امر خودم را در منعرج لوي (نام جائي است) و ندانستيد نصيحت مرا مگر چاشت روز ديگر
صفحه 201.