نامه 070-به سهل بن حنيف
[صفحه 312] رساله السهل اما پس از ستايش خداوند خبر رسيد به من که مرداني از آنانکه نزد تو هستند به پنهاني ميروند به سوي معاويه اندوه مخور بر آنچه فوت ميشود از تو از شماره آنها و ميرود از تو از ياري آنها پس بس است براي آنان گمراهي و براي تو از آنها شفا دهنده گريختن آنها از راه راست و حق و شتافتن آنها به سوي کوري و ناداني و جز اين نيست آنان اهل دنيا هستند روآورندگانند بر دنيا و شتابندگانند به سوي آن در حاليکه شناختهاند عدالت را و ديدهاند آن را و شنيدهاند آن را و حفظ کردهاند آن را و دانستند که مردم نزد ما در حق يکسانند پس گريختند به سوي اختصاص دادن چيزي به خود و دوري باد براي ايشان (از ثواب).... و آنان به خدا سوگند نگريختند از ستمي و نرسيدند به عدالتي و ما طمع ميداريم در اين امر که رام گرداند خداوند براي ما دشواري آن را و آسان گرداند براي ما ناهمواري آن را اگر خدا خواهد و سلام بر تو باد
صفحه 312.