نامه 062-به مردم مصر












نامه 062-به مردم مصر



[صفحه 292]

رساله الراجعه اما پس از ستايش خدا به راستي خداوند پاک برانگيخت محمد صلي الله عليه و آله را در حالي که ترساننده بود جهانيان را و گواه بر پيامبران هنگامي که درگذشت صلي الله عليه و آله منازعه و اختلاف کردند مسلمانها در امر (خلافت) پس از او به خدا سوگند هرگز نمي‏رسيد به فکرم و خطور نمي‏کرد به خاطرم که عرب دور سازد اين امر (خلافت) را پس از او صلي الله عليه و آله از اهل بيت او و نه آنها دور مي‏گردانند آن را از من پس از او به تعجب نيانداخت مرا مگر هجوم آوردن مردم بر فلاني (ابوبکر) بيعت مي‏کنند بر او پس نگهداشتم دست خود را تا ديدم رجوع‏کنندگان مردم را که برگشته‏اند از اسلام مي‏خواهند محو کنند دين محمد صلي الله عليه و آله را پس ترسيدم اگر ياري نکنم اسلام و اهل آن را ببينم در آن رخنه يا ويراني را مي‏باشد مصيبت به سبب آن بر من بزرگتر از فوت شدن حکومت شما که جز اين نيست آن (حکومت) کالاي روزهاي اندک است زايل مي‏شود از آن آنچه بوده همچنانچه زايل مي‏شود سراب يا همچنانچه پراکنده مي‏شود ابر پس برخاستم در دفع اين حوادث تا نابود شد باطل و رفت و آرام گرفت دين و بازايستاد

[صفحه 293]

من به خدا سوگند اگر روبرو شوم با آنها به تنهائي درحاليکه آنها پري همه زمين باشند باک نمي‏کنم و نمي‏هراسم و من از گمراهي آنها چنان گمراهي که آنان در آن هستند و هدايتي که من بر آن هستم هرآينه بر بينائي هستم از نفس خود و بر يقينم از جانب پروردگار خود و من به سوي ملاقات پروردگار علاقمندم و براي نيکوئي پاداش انتظار کشنده‏ام وليکن من اندوه مي‏خورم بر اينکه حکمراني کند بر امر اين امت بي‏خردان آنان و بدکاران آنها تا فراگيرند مال خدا را به غارت (گردنده است به دست) و بندگان او را غلامان خود و شايستگان را دشمنان و بدکاران را گروه خود زيرا از آنها کساني است آشاميده است در ميان شما خمر را و تازيانه خورده براي اجراي حد در اسلام و به راستي از آنها کسي است مسلمان نشد تا بخشش داده شد براي او بر اسلام آوردنش بخششهائي و اگر نبود اين بسيار نمي‏کردم گردآوردن شما را و سرزنش شما را و فراهم‏آوردن شما را و ترغيب شما را و هرآينه شما را رها مي‏کردم هنگاميکه زير بار نمي‏رفتيد و سستي مي‏نموديد آيا نگاه نمي‏کنيد به عرصه خاکتان کم گرديده و به شهرهاتان به دست دشمنان افتاده و به کشورتان گرفته مي‏شود و در شهرهاتان به ميدان جنگ ت

بديل شده کوچ کنيد رحمت کند خداوند شما را به سوي جنگيدن دشمن خودتان و سرگراني نکنيد به سوي زمين تا تن دهيد به پستي و برگرديد به خواري و باشد بهره شما پست‏تر و به راستي برادر جنگ بيدار و هشيار است و هر کس بخواهد غافل نشوند (دشمنان) از او والسلام


صفحه 292، 293.