نامه 061-به كميل بن زياد












نامه 061-به کميل بن زياد



[صفحه 321]

رساله الي کميل اما پس از ستايش خداوند ضايع کردن مرد آنچه را که بر آن گماشته شده و رنج بردن او در کاري که به او واگذار نشده ناتواني است و انديشه‏ايست فاسد و اقدام کردنت بر غارت زدن بر اهل قرقيسياو تعطيل کردنت مرزهايت را که تو را زمامدار بر آن قرار داديم نيست در آن کسي بازدارد دشمن را از آن و نه برگرداند لشگر (دشمن را) از آنجا هرآينه بينش پراکنده است برگشتي پلي شدي براي کسي که اراده کرده غارت را از دشمنانت بر دوستانت نيستي سخت بازو (توانا) و نه ترسناک (در نظر دشمن) و نه نگهدارنده مرزي و نه شکننده دشمن را شوکتي و نه بي‏نياز کننده‏اي از اهل شهر خود و نه کفايت کننده‏اي از امير خود والسلام


صفحه 321.