نامه 060-به فرمانداراني که ارتش...
[صفحه 319] رساله الجنود از بنده خدا علي امير مومنين به سوي کسي که عبور ميکند به او لشگر از باجگيران و حکمرانان شهرها اما پس از ستايش خداوند من روانه نمودن لشگرياني آنها عبورکنندهاند به شما اگر بخواهد خداوند و سفارش کردم آنها را آنچه را واجب ميباشد براي خدا بر آنان از بازداشتن اذيت و برگرداندن شر و من بيزار ميشوم به سوي شما و به سوي آنانکه زير پناه شمايند از زيان رساندن لشگر مگر از گرسنگي سخت که نمييابد از آن راهي به سوي سيري خود بنابراين کيفر دهيد کسي را که دست درازي کند از آنها ستمي را از ستم آنها و بازداريد دستهاي بيخردان خود را از مخالفت آنان و متعرض شدن به آنان در آنچه استثناء کرديم آن را از آنها و من ميان....لشگر هستم پس بياوريد به سوي من مظلمههاي خود را و آنچه را که عارض شده شما را از آنچه غلبه کند شما را از امر آنان و توانائي نداريد به دفع آن مگر با خدا و با من و من تغيير ميدهم آن را به ياري خداوند اگر خواهد خداوند والسلام
صفحه 319.