نامه 033-به قثم بن عباس
[صفحه 312] رساله الي قسم اما پس از ستايش خداوند جاسوس من در مغرب نوشته است جبر ميدهد به من که فرستاده شد به سوي محل برگزاري مراسم حج از اهل شام کوردلان کر گوشان کور ديدگان را آنانکه مشتبه ميسازند حق را با باطل و فرمانبرداري ميکنند آفريده شده را در نافرماني آفريدگار و ميدوشند شير دنيا را (به بهانه) دين و ميخرند دنياي حاضر را به عوض آخرت نيکوکاران پرهيزکاران و هرگز نرسد به خير مگر انجام دهنده آن و جزا داده نميشود و به پاداش شر مگر بجا آورنده آن پس پايداري کن بر آنچه در دستهاي توست مانند ايستادگي شخص با احتياط سخت توانا و خيرخواه خردمند و پيرو حاکم خود فرمانبردار پيشواي خود و برحذر باش از آنچه عذرخواهي ميشود از آن و نباش هنگام خوشيهاي فراواني زياد شادمان و نه هنگام سختيها سست و هراسان والسلام
صفحه 312.