نامه 025-به مامور جمع آوري ماليات












نامه 025-به مامور جمع‏آوري ماليات



[صفحه 287]

رساله الصدقات حرکت کن با پرهيزکاري خداي يگانه نيست شريکي براي او و مترسان مسلماني را و مگذر بر (سرزمين) او در حاليکه ناخوش دارد و مگير از او بيشتر از حق خدا را در مال او و چون رسيدي بر قبيله‏اي فرودآي به سر آب آنها بدون اينکه داخل شوي به خانه‏هايشان سپس برو به سوي آنان به آرامي دل و تن تا بيايستي در ميانشان و سلام کني بر آنها و کم مکن درود و تعظيم را بر آنان سپس مي‏گوئي اي بندگان خدا فرستاده است مرا به سوي شما ولي خدا و خليفه او تا بگيرم از شما حق خدا را در مالهايتان آيا براي خدا در مالهاي شما حقي است تا ادا کنيد آن را به ولي او اگر بگويد گوينده نه برمگردان بر او و اگر آري گفت تو را آري گوينده‏اي روانه شو با او بدون اينکه بترساني او را يا بيم دهي او را يا ستم کن بر او يا دشوارگيري بر او و بگير آنچه را که مي‏دهد از طلا يا نقره و اگر باشد براي او چارپايان يا شتر داخل مشو بر آنها مگر به اجازه او زيرا بيشتر آنها مال اوست و چون رسيدي بنزد آنها داخل مشو بر آنها مانند داخل شدن تسلط دارنده بر او و نه مانند سخت گيرنده بر او و رم مده چارپائي را و مترسان آنها را و مرنجان صاحب آنها را درباره آنها و قسمت کن

مال را به دو قسمت سپس صاحب اختيار گردان او را اگر اختيار کند متعرض مشو بر آنچه اختيار کرده آن را پس از آن قسمت کن باقي را به دو قسمت و صاحب اختيار گردان او را و چون اختيار کرد پس معترض مشو به آنچه اختيار کرده آن را و عمل مي‏کني اين چنين تا بماند آنچه در آن است دريافت کردن حق خدا در مال او سپس دريافت کن حق خدا را از او و اگر فسخ کرد تو را درخواست کرد از تو فسخ کن آن را سپس آن دو قسمت را به‏هم آميز پس از آن به‏جاآور مانند آنچه را انجام داده در اول مرتبه تا بگيري حق خدا را در مال او و مگير شتر مسن را و نه پير را و نه دست و پا شکسته را و نه مريض لاغر را و صاحب عيب را و امين مساز بر آن مگر کسي را اطمينان داري به دين او مداراکننده باشد به حال مسلمانها تا برساند آن را به سوي ولي آنها تا قسمت کند آن را در ميان آنها و محافظ مگردان به آنها مگر نيکخواه مهربان و امين نگهدارنده را نه درشتي‏کننده را و نه به سختي راننده را و نه رنجاننده را و نه خسته‏کننده را پس از آن زود بفرست به سوي ما آنچه را که گردآمده نزد تو تا صرف نمائيم آن را آنجا که امر کرده خدا و چون گرفت آنها را امين تو پس سفارش کن به او.... مانع نشود ميان شتري و

ميان بچه آن و به تمامي ندوشد شير آن را تا ضرر رساند اين به بچه آن و خسته نسازد آنها را با سوار شدن و بايد عدالت رعايت کند ميان همراهان آنها در اين (دوشيدن و سوار شدن) و ميان آنها و بايد آسايش دهد بر وامانده و انتظار کشد به شتر سائيده پاي و از رفتار....بايد وارد کند آنها را بر آنچه مي‏گذرد و به آن از گوديهاي آب و نگرداند آنها را از گياه زمين به وسطهاي راهها و بايد آسايش دهد آنها را در ساعتها و بايد مهلت دهد به آنها نزد آبهاي اندک و گياهها تا بيايند نزد ما به اذن خدا فربهان مغزداران غير واماندگان و نه رنج کشيدگان تا قسمت کنيم آنها را به دستور کتاب خدا و روش پيامبر او صلي الله عليه و آله به راستي اين بزرگتر است براي مزد تو و نزديکتر است براي رستگاري تو اگر خدا خواهد


صفحه 287.