خطبه 213-تلاوت رجال لا تلهيهم...
[صفحه 117] خطبه الذکر به راستي خداوند پاک و بزرگ قرار داد ياد خود را روشنگري براي دلها ميشنوي به آن پس از سنگيني و ميبيني به آن پس از کوري و رام ميگردي به آن پس از ستيزگي همواره براي خدا بزرگ است نعمتهاي او در پارهاي از زمان بعد از زمان ديگر در زمانهاي فاصله دادن پيامبران بندگاني است راز گويد با ايشان در انديشه آنان و سخن گويد با ايشان در باطن عقلهاي ايشان پس افروختند چراغ را به روشني بيداري در چشمها و گوشها و دلها يادآوري مينمايند روزهاي خدا را و ميترسانند از مقام خدا مانند راهنمايانند در بيابانها هر کس بگيرد وسط راه را ميستايند به سوي او راهش را و مژده ميدهند او را به رستگاري و هر کس فراگرفت جانب راست و چپ را نکوهش ميکنند او را از رفتن اين راه و ميترسانند او را از هلاکت و بودند اين چنين چراغهاي اين تاريکيها و راهنمايان اين شبهات و براي ذکر هرآينه اهل است فراگرفتهاند آن را از دنيا عوض مشغول نساخت آنها را بازرگاني و نه خريد و فروش از آن ميگذرانند به آن روزهاي زندگاني را و بانگ ميزنيد با بازدارندهگان از حرامهاي خدا در گوشهاي بيخبران و امر ميکنند به عدالت و فرمان ميبرند از آن و نهي ميکنند ا ز ناشايست و بازميايستند از آن گويا پايان دادهاند دنيا را به سوي آخرت و آنان در آخرتند و ديدهاند به چشم آنچه را از پس آن است گويا دانستهاند پنهانيهاي اهل برزخ را در درازي ايستادن در آنجا و ثابت نموده قيامت بر آنان وعدههاي خود را و برداشتند پرده اين را براي اهل دنيا به طوريکه گويا آنها ميبينند آنچه را که نميبينند مردم و ميشنوند آنچه را که نميشنوند اگر مجسم سازي آنها را براي عقل خودت در مقامهاي پسنديده ايشان و مجلسهاي حاضر شده (در آن ملائکه) در حاليکه باز کردهاند دفترهاي کارهاي آنها را و آماده شدهاند براي حساب کردن نفسهاي خودشان بر هر کار کوچک و بزرگ که مامور شدهاند به آن و کوتاهي کردهاند از آن يا نهي شدهاند از آن و تقصير کردهاند در آن و برداشتهاند گراني گناهان خود را بر پشتهايشان و ضعيف شدند از برداشتن آن پس گلوگيرانه گريه کردند گريه کردني و به همديگر جواب دادند با گريه سخت ناله و فرياد برميآورند به سوي پروردگارشان از مقام پشيماني و اقرار کردن بر تقصير هرآينه بيني ايشان را نشانههاي رهنمائي و چراغهاي تاريکي به تحقيق گردآمده دورشان فرشتگان و فرودآمده بر ايشان آرامش و گشوده شده بر آنان درهاي آسم ان و مهيا شده براي آنان نشيمنگاههاي کرامتها در مقامي که آگاه شده خداوند بر آنها در آن پس خوشنود شد از سعي آنها و پسنديد مقام آنها را و استشمام و بو ميکنند با خواندن او راحتي درگذشتن را ايشان گروگان نيارمندانيد به سوي احسان او و اسيران خوار آيند براي بزرگي او زخمدار کرده طولاني بودن اندوه دلهاي ايشان را و درازي گريه چشمهاي ايشان را براي هر در رغبتي به سوي خدا از آنها دست کوبندهايست سئوال ميکنند از کسي که تنگ نميشود نزد او فراخيها و نااميد نميشود از او رغبتکنندگان پس در پاي حساب قرار ده نفس خود را براي نفس خودت زيرا غير آن از نفسها براي آن حساب کننده است جز تو
صفحه 117.