خطبه 208-گله از قريش












خطبه 208-گله از قريش



[صفحه 207]

خطبه الاستعداء پروردگارا من طلب انتقام مي‏کنم از تو بر قريش و بر کساني که ياري داد آنها را پس آنان ببريدند خويشاوندي مرا با پيغمبر و وارونه کردند ظرف مرا و گردآمدند بر نزاع کردن من بر سر حقي (خلافت) که بودم من سزاوارتر به آن از غير خود و گفتند آگاه باش حق است بستاني آن (خلافت) را و حق است ممنوع شوي از آن (يعني هر دو برابر است) پس صبر کن اندوهگين يا بمير تاسف خورنده پس نگاه کردم ناگاه نيست مرا ياري دهنده و نه دفع‏کننده و نه ياوري جز اهل بيتم پس بخل ورزيدم به آنان مرگ را پس چشم برهم نهادم بر خاشاک و جرعه جرعه نوشيدم آب دهن خود را بر گلوگيري و صبر کردم از فروخوردن خشم بر تلخ‏تر از درخت علقم و بر دردناکتر از بريدن کاردها

[صفحه 247]

خطبه السائرين در ذکر آنان است که رفتند به سوي بصره براي جنگيدن با او عليه‏السلام پس آمدند بر حکمرانان من و خزينه‏داران بيت‏المال مسلمانها که در دست من بود و بر اهل شهر که همه آنها در فرمانبرداري من و بر بيعت من بودند پس پراکنده کردند سخن اتفاق آنها را و تباه ساختند بر من اتفاق آنها را و برجستند بر پيروان من و کشتند گروهي از آنها را از راه مکر و گروهي دست بردند بر شمشيرهاشان زد و خورد کردند به آنها تا رسيدند به خدا درحاليکه راست اعتقاد بودند


صفحه 207، 247.