خطبه 201-در باب حديثهاي مجعول
[صفحه 92] خطبه الاحاديث همانا در دستهاي مردم حق و باطل است راست و دروغست نسخکننده و نسخ شده است و شامل همه و مخصوص بعضي و محکم (معني ظاهر) و متشابه (معني غير ظاهر) و محفوظ (... غلط) و موسوم به تحقيق دروغ بسته شده بر رسول خدا صلي الله عليه و آله در زمان او تا به خطبه خواندن ايستاد و فرمود هر کس دروغ بندد بر من دانسته بايد قرار دهد نشيمنگاه خود را از آتش و جز اين نيست آورده است حديث را براي تو چهار مرد نيست براي آنها پنجمي يکي مرد منافق ظاهرکننده ايمان آراسته به اسلام است از گناه پرهيز نميکند و از معصيت بازنميايستد دروغ ميبندد بر پيامبر خدا صلي الله عليه و آله دانست و اگر مردم بدانند او منافق و دروغگو است قبول نميکنند از او و تصديق نميکنند گفتار او را وليکن آنان گفتند مصاحب رسول خدا صلي الله عليه و آله است ديده است او را شنيده است از او و فراگرفته است از او پس فراميگيرند گفتار او را در تحقيق خبر داده است تو را خداوند از منافقين به آنچه خبر داده تو را و تعريف کرده آنها را به آنچه تعريف کرد آنها را به آن براي تو باقي ماندند پس از او و نزديک شدند به پيشوايان گمراهي و دعوتکنندگان به سوي آتش با دروغ و بهت ان پس گماشتند آنان را بر کارها و قرار دادند آنها را حاکمان بر گردنهاي مردم و خوردند به وسيله آنها دنيا را و جز اين نيست مردم با پادشاهان و با دنيائند مگر کسي که نگهدارد خداوند او را و اين يکي از چهار نفر است و مرديست شنيده است از رسول خدا چيزي را که حفظ نکرده آن را درست و غلط کرد در آن و دانسته دروغ نگفت و آن در دست اوست و آن را روايت ميکند و به آن عمل ميکند و ميگويد من شنيدم آن را از رسول خدا صلي الله عليه و آله اگر بداند مسلمانها که او اشتباه کرده در آن قبول نميکنند از او و اگر بداند او آن چنين است ترک ميکند آن را و مرديست سومي شنيده است از رسول خدا صلي الله عليه و آله چيزي را که امر ميکرد به آن سپس او نهي کرد از آن و او نميداند يا شنيده از او که نهي ميکند از چيزي پس از ان امر کرده به آن و او نميداند پس حفظ کرد نسخ شده را و حفظ نکرده نسخکننده را و اگر بداند آن نسخ شده است رها ميکند آن را و اگر مسلمانها بدانند وقتي که شنيدند آن را از او که آن نسخ شده است ترک ميکنند آن را و ديگري چهارمي است دروغ نگفت بر خداوند و نه بر پيامبر او دشمن دارنده است دروغ را براي ترسيدن از خدا و تعظيم کردن به رسول خدا ص لي الله عليه و آله و غلط نکرد بلکه حفظ کرد آنچه را که شنيده بر راه درست آن آورد آن را بر همان وجه که شنيده زياد نکرد در آن و کم نکرد از آن و حفظ کرد نسخکننده را و عمل کرد به آن و حفظ کرد و نسخ شده را پس از ان دوري گزيده و شناخت خاص و عام را و قرار داد هر چيز را به جاي خود و شناخت داراي معني غير آشکار و آشکار آن را و بسا صادر ميشد از رسول خدا صلي الله عليه و آله گفتاري براي آن دو جهت بود گفتاري بود خاص و گفتاري بود عام ميشنيد آن را کسي که نميشناخت آنچه را که قصد کرده خداوند پاک آن را و نه آنچه را که قصد کرده پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نقل ميکرد آن را شنونده و توجيه ميکرد آن را بدون شناسائي به معني آن و به آنچه قصد شده به آن و به آنچه بيرون آمده از براي آن و نبود تمامي ياران پيامبر خدا صلي الله عليه و آله از کساني که سئوال ميکرد از او و کنجکاوي مينمود از او تا اينکه همواره دوست ميداشتند بيايد باديهنشين و يا تازه در آيندهاي سئوال کند از او عليهالسلام تا بشنوند و چنين بود نميگذشت به من از اين چيزي مگر سئوال ميکردم از آن و حفظ ميکردم آن را پس اينها جهتهاي آن است که بر آن است مردم در اختلاف آنها و بيماريهاي آنها در روايتهايشان.
صفحه 92.