خطبه 200-در خانه علاء حارثي
[صفحه 205] خطبه العلاء چه ميکني فراخي اين خانه را در دنيا و تو به سوي آن در آخرت هستي محتاجتر و آري اگر بخواهي برسي به آن به آخرت مهمانداري کني در آن مهمان را و نيکوئي ميکني در آن خويشاوندان را و ظاهرسازي از آن عقلها را به محل ظاهر شدن آنها (.........) پس آنگاه رسيدهاي به آخرت پس گفت براي او علاء يا اميرالمومنين شکايت ميکنم به سوي تو از برادرم عاصم پسر زياد فرمود چه خبر است او را گفت گليمي پوشيده و دوري گزيده از دنيا فرمود نزد من بياوريد او را چون آمد فرمود اي دشمنک نفس خود به تحقيق سرگران کرده تو را شيطان پليد آيا رحم نکردي بر خانواده و فرزند خود تو خيال ميکني خداوند پاکيزهها را بر تو حلال کرده او دوست ندارد از آنها استفاده کني تو در نزد خداوند بيارزشتر از آني که بدين گونه با تو رفتار کند عاصم گفت يا اميرالمومنين اين توئي در درشتي لباست و بيخورش بودن خوراکت (به سر ميبري) فرمود واي بر تو من نيستم مانند تو خداوند بزرگ واجب کرده بر پيشوايان حق که اندازه کنند خودشان را با تنگدستان مردم تا به جوشش نياورد فقيري را بيچيزي او
صفحه 205.