خطبه 019-به اشعث بن قيس












خطبه 019-به اشعث بن قيس



[صفحه 232]

خطبه المنافق چه دانا گردانيد تو را بر آنچه بر سود من است از آنچه بر ضرر من است بر تو باد لعنت خدا و لعنت لعنت کنندگان اي جولا پسر جولا (کم خرد) منافق پسر کافر به خدا سوگند که امير کرد تو را کفر يکبار و اسلام بار ديگر و نجات نداد تو را از يکي از آن دو مال تو و نه حسب تو و به راستي مردي که راهنمائي کند بر قوم خود شمشير را و بکشد به سوي آنها مرگ و هلاکت را هرآينه سزاوار است بر اينکه دشمن دارد او را نزديکتر و ايمن نباشد از او دورتر مي‏گويم اراده مي‏کند عليه السلام اين را که او اسير شد در کفر يکبار و در اسلام بار ديگر و اما گفتار او عليه السلام رهنمائي کرد بر قوم خود شمشير را پس اراده کرد به آن حکايتي را که بود براي اشعث با خالد پسر وليد در يمامه فريب داد در آن قوم خود را و حيله کرد به آنها تا واقع ساخت به آنها (حمله) خالد را.... و طايفه او پس از اين مي‏ناميدند او را (عرف النار) و عرف النار نام است براي مکرکننده نزد آنها


صفحه 232.