خطبه 190-در سفارش به ياران خود
[صفحه 128] خطبه الصلوه مراعات کنيد امر نماز را و محافظت کنيد بر آن و بسيار کنيد از به جا آوردن آن و نزديکي بجوئيد به خدا به آن زيرا آن هست بر مومنها فريضه تعيين گرديده آيا گوش نميدهيد به جواب اهل آتش وقتي که پرسيده شوند چه چيز داخل کرد شما را در دوزخ گويند نبوديم از نمازگزاران و به راستي آن ميريزاند گناهان را مانند ريختن برگ و بازميکند آن را مانند بازکردن بندها از گردن حيوان و تشبيه کرد آن را پيامبر خدا صلي الله عليه و آله به چشمه آب گرم ميباشد بر در مرد و او شستشو ميکند از آن در روز و شب پنج بار پس معلوم نيست باقي بماند بر او از چرک و به تحقيق شناخته حق آن را مرداني از مومنين آنانکه مشغول نميکند آنان را از آن آرايش کالائي و نه نور چشمي از فرزند و نه مال ميفرمايد خداوند پاک مرداني است مشغول نميگرداند آنها را بازرگاني و نه خريد فروش از ياد کردن خدا و بر پا داشتن نماز و دادن زکوه و بود پيامبر خدا صلي الله عليه و آله رنج کشنده به نماز پس از مژده دادن براي او به بهشت براي گفتار خداوند پاک و ستوده اهل خود را به نماز و صبر کن بر رنج آن پس بود امر ميکرد به آن اهل خود را و به شکيبائي واميداشت بر آن نفس خود را سپس زکوه قرار داده شد با نماز وسيله نزديکي به خدا براي اهل اسلام هر کس بدهد آن را با ميل و خوشدلي به آن آن قرار داده ميشود براي پوشاننده گناهان و از آتش مانع و نگهدارنده پس ندوزد دنبال آن هيچکس نفس و چشم خود را و زياد نکند بر آن دريغ و اندوه خود را پس هر کس بديد آن را از روي بيميلي نفس به آن اميد ميدارد به آن آنچه را که آن برتر است از آن او نادانست به طريقه پيامبر زيانکار است در اجر گمراهست در عمل دراز است پشيماني او پس از آن اداي امانت است به تحقيق نااميد شد کسي که نيست از اهل آن به تحقيق آن نشان داده شد بر آسمانهاي بنا شده و زمينهاي گسترده و کوههاي صاحب بلندي به پا گرديده پس نيست درازتر و نه پهنتر و نه بلندتر و نه بزرگتر از آن و اگر خوداري ميکرد چيزي به سبب درازي يا پهنائي يا توانائي يا ارجمندي هرآينه خودداري مينمودند وليکن ترسيدند از عذاب و دانستند آنچه را که ندانست کسي که او ضعيفتر بود از آنها و آن انسان است به راستي او هست ستمکار نادان به راستي خداوند پاک و بزرگ پنهان نميماند بر او آنچه بندگان کسب کنندهاند در شبشان و روزشان دريابنده است امور باطني آنها را از روي آگاهي و احاطه کرد به آن ا ز روي دانائي اعضاي شما گواهان اوست و اندامتان لشگرهاي اويند و دلهاي شما جاسوسان اويند و نهانهاي شما آشکار اوست
صفحه 128.