خطبه 185-در وصف منافقان
[صفحه 156] خطبه المنافقين ستايش ميکنيم او را بر آنچه توفيق داد براي آن از اطاعت و دفع کرد از آن از نافرماني و درخواست ميکنيم از او جهت منت نهادنش تمام شدن نعمت را و چنگ زدن به ريسمان او را و گواهي ميدهم بر اينکه محمد بنده او و پيامبر اوست فرورفت براي توجه به سوي خوشنودي خدا به هر سختي و جرعه جرعه نوشيد در آن هر غصه گلوگيرنده را و چند رنگ و چند جور شدند براي او نزديکان و گردآمدند بر دشمني او دورتران و رها کردند به سوي او عربها لجامهاي اسبان خود را و زدند به سوي کارزار او پهلوهاي شتران خود را تا فرود آورند به ناحيه خانه او دشمني خودشان را از دورترين خانه و دورترين نقطه [صفحه 156] سفارش ميکنم شما را بندگان خدا به پرهيزگاري خدا و ميترسانم شما را از اهل نفاق به راستي آنان گمراهان و گمراه کنندگانند و لغزندگان و لغزانندگانند رنگ به رنگ ميشوند به رنگهاي گوناگون و خود را به حالات مختلف درآورند و قصد ميکنند شما را با هر تکيهگاهي و کمين ميکنند شما را در هر کمينگاهي دلهاي آنها فاسد است و ظاهر آنها پاکيزه است راه ميروند در پنهاني و حرکت ميکنند در پريشانحال کردن بيان بحال آنها درمان است گفتار آنها بهبودي است و کار آنها درد بيدرمان است حسد کنندگان خوشي مردمند و محکم کنندگان بلايند و مايوس کنندگان اميدند براي آنان در هر راهي به خاک افتاده است و به سوي هر دلي واسطهايست و براي هر اندوهي اشک چشمي است به همديگر وام ميدهند ستودن را و منتظر ميشوند از يکديگر پاداش را اگر سئوال کنند اصرار ميکنند و اگر نکوهش کنند پرده دري ميکنند و اگر حکم قرار داده شوند اسراف ميکنند آماده کردهاند براي هر حقي باطلي را و براي هر بر پا ايستادهاي کجکنندهاي را و براي هر زندهاي کشندهاي را و براي هر دري کليدي را و براي هر شبي چراغي را نزديکي جويند به سوي طمع با نااميدي تا بر پا دارند به آن بازاره اي خودشان را تا خرج کنند به آن چيزهاي گرانبهاي خود را ميگويند و به شبهه مياندازند و تعريف ميکنند و آرايش ميدهند آسان قرار دادهاند راه را (براي پيروان خود) و کج کردهاند جاي تنگ را (که پس از وارد کردن نتواند بيرون آيد) پس آنان جماعت شيطانند و زبانه آتشند آنان دسته شيطانند آگاه باش که دسته شيطان ايشانند زيانکاران
صفحه 156، 156.