خطبه 179-در نكوهش يارانش












خطبه 179-در نکوهش يارانش



[صفحه 176]

خطبه التوبيخ ستايش مي‏کنم خدا را بر آنچه حکم کرد از امري و اندازه نمود از کاري و بر آزمايش شدن با شما اي گروهي که هرگاه دستورمي‏دهم اطاعت نمي‏کنيد و هرگاه شما را دعوت کنم اجابت نمي‏کنيد اگر مهلت داده شويد فرومي‏رويد به باطل و اگر با شما جنگ شود ضعف و سستي نشان مي‏دهيد و اگر گردآيند مردم بر پيشوائي طعنه مي‏زنيد و اگر مجبور شويد به سوي سختي جنگ به قهقرا برمي‏گرديد پدر مباد براي غير شما چه انتظار مي‏کشيد به تاخير ياري خودتان و با تاخير جهاد بر حق خودتان مرگ يا خواري باد شما را به خدا سوگند اگر بيايد روز (مرگ) من و البته خواهد آمد هرآينه جدائي مي‏اندازد ميان من و ميان شما و من مصاحبت شما را دشمن گيرنده‏ام و با شما توانا نيستم خدا خيرتان بدهد آيا شما را دين نيست تا شما را گردآورد نيست شما را غيرتي تا تيز نمايد شما را آيا نيست شگفت اين که معاويه دعوت کند جفاکاران فرومايگان را پس پيروي نمايند او را بدون ياري مالي و نه بخششي و من هستيد به سوي کمک کردن و قسمتي از بخشش پراکنده مي‏شويد از حق و اختلاف مي‏ورزيد بر من به راستي بيرون نمي‏شود به سوي شما از امر من خوشنودي تا راضي شويد به آن و نه خشمي پس اجتماع

مي‏کنيد بر آن و به راستي دوست‏ترين چيزي که من ملاقات کننده‏ام به سوي آن مرگ است به تحقيق درس گتفم به شما قرآن را و گشودم به شما (راه) دليل آوردن با خصم را و شناسانيدم شما را آنچه را که نمي‏شناختيد و گوارا ساختم به شما آنچه را که از دهن بيرون مي‏افکنديد کاش کور مي‏ديد يا خوابيده بيدار مي‏شد و چقدر نزديک است قومي از ناداني به خدا سوگند که پيشواي آنها معاويه است و تربيت کننده آنها پسر زن زناکار است


صفحه 176.