خطبه 153-در فضائل اهلبيت
[صفحه 160] خطبه البدع ديده دل خردمند که با آن ميبيند پايان کار خود را و ميشناسد نشيب و فراز خود را (خير و شر را) دعوت کننده (پيامبر) دعوت کرد حکومت کننده (خود آن حضرت) حکومت کرد پس اجابت کنيد دعوت کننده را و پيروي کنيد حکومت کننده را به تحقيق فرورفتند در درياهاي فتنهها و فراگرفتند بدعتها را نه روشهاي پيامبر را سپس خاموش شدند مومنها و گويا شدند گمراهان تکذيب کنندگان مائيم جامه چسبنده به تن پيامبر و اصحاب و خزينهداران و درهاي علم و داخل نميتوان شد به خانهها مگر از درهاي آنها پس هر کس بيايد به آن خانهها از غير درهاي آنها ناميده ميشود دزد (نازل شده) [صفحه 160] درباره آنها کرامتهاي قرآن و آنان هستند گنجهاي پروردگار اگر سخن گويند راست گويند و اگر ساکت شوند کسي نميتواند به آنها پيشي گيرد و بايد راست گويد پيشرو بر اهل خود و بايد حاضر نمايد عقل خود را و بايد باشد از فرزندان آخرت زيرا او از آنجا آمده و به سوي آن برميگردد پس نظرکننده با دل عملکننده با بينائي ميباشد آغاز کردار او اينکه بداند آيا کردار او بر ضرر اوست يا به نفع او پس اگر باشد به سود او اقدام ميکند در آن و اگر باشد بر ضرر او خودداري ميکند از آن زيرا عملکننده بدون علم مانند سيرکننده است بر غير راه پس نميافزايد او را دوري او از راه روشن مگر دوري را از حاجت او و حملکننده با علم مانند سيرکننده است بر راه روشن پس بايد نگاه کند نگاهکننده آيا سيرکننده است او يا برگردنده است [صفحه 161] و بدان به راستي براي هر ظاهر باطني است مشابه آن پس آنچه پاکيزه باشد ظاهر آن پاکيزه ميباشد باطن آن و آنچه پليد باشد ظاهر آن پليد ميباشد باطن آن و به تحقيق گفت پيامبر راستگو صلي الله عليه و آله به راستي خداوند دوست ميدارد بنده را و دشمن ميدارد عمل او را دوست ميدارد عمل را و دشمن ميدارد بدن او را و بدان که براي هر عمل روئيدني است و هر روئيدني بينيازي نيست او را از آب و آبها گوناگون است پس آنچه پاکيزه است آبياري او پاکيزه باشد درخت آن و شيرين باشد ميوه آن و آنچه پليد باشد سيرابي آن پليد باشد کاشته شده آن و تلخ ميباشد ميوه آن
صفحه 160، 160، 161.