خطبه 151-فتنه هاي آينده












خطبه 151-فتنه‏هاي آينده



[صفحه 110]

خطبه السکر و ستايش مي‏کنم خدا را و ياري مي‏خواهم از او بر موجبات دور ساختن شيطان و موجبات راندن او و بر محفوظ ماندن از دامهاي او و وسايل فريب او و گواهي مي‏دهم بر اينکه محمد (ص) بنده و پيامبر اوست و پسنديده و برگزيده اوست با چيزي برابر نمي‏شود برتري او و با چيزي جبران نمي‏شود ناياب شدن او روشن شد به وسيله او شهرها پس از گمراهي تاريک کننده و ناداني چيره‏شونده و درشتي سخت و مردم حلال مي‏شمردند حرام را و خوار مي‏شمردند درست کردار را زندگاني مي‏کردند در زمان انقطاع وحي و مي‏مردند بر کفر

[صفحه 111]

پس شما اي گروه عرب نشانه‏هاي بلاهائيد که نزديک شده است پس بپرهيزيد از مستيهاي سخت و حذر نمائيد از شرهاي عذاب و درنگ کنيد در غبار تاريکي و کجي فتنه هنگام ظاهر شدن پوشيده آن و ظاهر شدن پنهان‏شده آن و بر پا شدن مدار فتنه و گردش آسياي آن و ظاهر مي‏شود در راههاي پنهاني و بازمي‏گردد به سوي زشتي و رسوائي آشکار رشد و نمو آن فتنه مانند رشد جوان است و آثار آن مانند آثار سنگ سخت است ارث مي‏برند آن فتنه را ستمکاران با پيمانها اول آنها پيشرو است آخر آنها را و آخر آنها پيروي‏کننده است به اول آنها رغبت مي‏کنند در دنياي پست و بر هم ميجهند و دشمني مي‏کنند بر مردار گنديده و پس از اندک زماني بيزاري مي‏جويد پيرو از پيشوا و پيشوا از پيرو و پراکنده مي‏شوند با دشمني و به همديگر لعنت مي‏کنند هنگام ملاقات سپس مي‏آيد بعد از اين اوائل فتنه لرزاننده و شکننده بسيار نفوذکننده پس ميل به باطل مي‏کند دلها پس از استقامت و گمراه مي‏شود مرداني پس از سلامتي و گوناگون مي‏شود خواهشها هنگام هجوم آن و مشتبه مي‏شود رايها هنگام ظهور آن هر کس برخيزد به مقابله‏اش مي‏شکند (کمرش را) و هر کس کوشش کند در خاموش کردن آن نابود مي‏سازد او را مي‏گزن

د همديگر را در آن مانند گاز گرفتن خرهاي وحشي در رمه مضطرب شد رشته بسته شده اسلام و پوشيده شد روي صلاح کار کاسته شود در آن حکمت و سخن گويد در آن ستمکاران و مي‏کوبد به بيابان‏نشينان را با تيشه خود و خورد مي‏کند آنها را با سينه خود ضايع شوند در گرد آن تنها روندگان و هلاک مي‏شود در راه آن سواران آن فتنه وارد شود به تلخي قضا و مي‏دوشد خونهاي خالص تازه و خراب کند نشانه‏هاي دين را و در هم شکند گره يقين را مي‏گريزد از آن خردمندان و با صلاح آورد آن را پليدان با رعد و برق است کشف کننده است جامه را از ساق بريده شود در آن رحمها و جدا شود بر آن از اسلام تندرست آن بيمار است و کوچ‏کننده آن درنگ کننده است

[صفحه 112]

ميان کشته شده خونش به هدر رفته و ميان ترسنده پناه جوينده فريب داده مي‏شوند به بستن سوگندها و به فريب دادن ايمان پس نباشيد پرچمهاي فتنه‏ها و نشانه‏هاي بدعتها و ملازم شويد به آنچه بسته شده بر آن ريسمان جماعت و بنا گرديده بر آن پايه‏هاي اطاعت و وارد شويد بر خدا ستم‏رسيدگان و مي‏آئيد بر او ستم‏کنندگان و بپرهيزيد از راههاي بالا آمدن شيطان و جاهاي فرودآمدن دشمني و داخل نکنيد به شکمهاتان لقمه‏هاي حرام زيرا شما در نظر خداوندي هستيد که حرام کرد بر شما گناه را و آسان نمود بر شما راه اطاعت را


صفحه 110، 111، 112.