خطبه 132-در پارسايي در دنيا
[صفحه 169] خطبه المجاز ستايش ميکنيم خدا را بر آنچه گرفت و داد و بر آنچه آزمايش کرد (با انعام) و آزمايش کرد (با گرفتاري) آگاه است به هر پنهاني و حاضر است در نزد هر پوشيدهاي دانا است به آنچه پنهان ميکند سينهها و آنچه خيانت ميکند ديدهها و گواهي ميدهم بر اينکه خدائي نيست جز او و اينکه محمد صلي الله عليه و آله برگزيده او و برانگيخته اوست چنان گواهي که موافق باشد در آن نهان با آشکار و دل با زبان [صفحه 169] پس به راستي به خدا سوگند آن حقيقت است نه بازيچه و راست است نه دروغ و نيست آن مگر مگر شنوانيد خواننده آن و شتابانيد راننده آن پس فريب ندهد تو را سياهي (زيادي) مردم از نفس خودت پس به تحقيق ديدي آن کس را که بود پيش از تو از آنانکه جمع کرد مال را و ترسيد از بيچيزي و ايمن شد از عاقبت کارها براي درازي آرزو و دورشمردن پايان عمر چگونه فرودآمد به او مرگ و برکند او را از وطن خود و گرفت او را از جاي امن او برداشته شده بر چوبهاي مرگها به نوبت فراميگرفتند آن را مردان از مردان براي حمل کردن بر دوشها و نگهداشتن با انگشتها آيا نديديد آنان را که آرزو ميکردند دور را و بنا ميکردند قصرهاي محکم را و جمع ميکردند مالهاي زياد را چگونه گرديد خانههاي آنها قبرها و آنچه جمع کردند نابود و برگشت مالهاي آنها براي ارث برندگان و زنان ايشان براي گروه ديگران نه در نيکوئي ميتوانند زياد کنند و نه از کار بد ميتوانند طلب رضايت کنند پس هر کس چسبانيد پرهيزکاري را بر دل خود آشکار شد پيشقدمي او در خير و پيروز شد کردار او غنيمت شماريدشان تقوي را و عمل کنيد براي بهشت عمل آن را و به راستي دنيا آفريده نشده براي شما قرارگاه هميشگي بلک ه آفريده شده براي شما راه گذرگاه تا توشه برداريد از آن عملها را به سوي سراي قرار باشيد از آن بر شتاب و نزديک گردانيد مرکبها را براي کوچ کردن
صفحه 169، 169.