خطبه 124-تعليم ياران در كار جنگ












خطبه 124-تعليم ياران در کار جنگ



[صفحه 107]

و تباهي براي کسي است درنگ نمايد بخشي از اين خطبه است پس در پيش داريد زره‏داران را و در پس قرار دهيد بي‏زرهها را و بگزيد بر دندانها زيرا آن دورکننده‏تر است شمشيرها را از سرها و پيچيده شويد در اطراف نيزه‏ها زيرا آن نفوذدهنده‏تر است نيزه‏ها را به پائين اندازيد چشمها را زيرا آن ثابت کننده‏تر است دل را و ساکن‏کننده‏تر است قلبها را و خاموش کنيد صداها را زيرا آن راننده‏تر است سستي و ترس را و پرچم خودتان را پس ميل ندهيد آن را و خالي نگذاريد دور آن را و قرار ندهيد آن را مگر در دستهاي دليرانتان و بازدارندگان از اهل و حرم از شما زيرا صبرکنندگان بر فرودآمدن حادثه‏هاي سخت آنان کساني هستند احاطه مي‏کنند بيرقهاي خود و مي‏گيرند دو جانب آن را و پشت آن را و جلو آن را به عقب برنمي‏گردند از آن تا تسليم کنند آن را و پيشي‏نمي‏گيرند بر آن تا تنها گذارند آن را بايد کفايت کند مرد همرزم خود را ياري کند برادر خود را با نفس خود و واگذار ننمايد همرزم خود را به سوي برادر خود تا جمع شود بر او همرزم او و همرزم برادرش به خدا سوگند اگر بگريزيد از شمشير دنيا سلامت نمي‏مانيد از شمشير آخرت و حال آنکه شما اشراف عرب و کوهانها (بلند ق

درها) ي بزرگتر هستيد به راستي در گريختن از جنگ خشم خدا و خواري لازم و ننگ هميشگي است و به راستي فرارکننده زيادکننده نيست در عمر خود و بازداشته شده نيست ميان او و ميان روز او کسي که رونده است به سوي خدا مانند تشنه است وارد مي‏شود بر آب بهشت در اطراف نيزه‏هاي بلند است امروز آشکار مي‏شود خبرها به خدا سوگند هرآينه من علاقمندترم به ملاقات آنها از علاقه آنها به خانه‏هايشان پروردگارا اگر رد کنند حق را پس پراکنده ساز جماعت آنها را و پراکنده ساز سخنان باطل آنها را و هلاک کن آنها را به گناهانشان به راستي آنها دور نمي‏شوند از جايگاههاي خودشان بدون زدن نيزه پي‏درپي که بيرون آيد از آن روح و بدون شمشير که بشکافد کاسه سر را و بيفکند استخوانها را و بيندازد بازوها و قدمها را و تا تيرباران شوند با پيشتازان لشکر پيروي کند آنها را لشکرهاي ديگر و نبرد کند با آنها لشکرهاي گران در پي آنها حمله کند اسب‏سواران و تا کشيده شود به شهرهاي آنها سپاهي در پي آن باشد سپاه ديگر تا بکوبند اسبان سمهاي خود را در اواخر زمين آنها و اطراف چراگاهها و راههاي آنها مي‏گويم و حق کوفتن يعني مي‏کوبد اسبها با سمهاي خود زمين آنها را نواحي زمين آنها روبروهاي

آنها گفته مي‏شود منزلهاي پسران فلان تتناحر يعني روبروي هم باشد


صفحه 107.