خطبه 115-در اندرز به ياران












خطبه 115-در اندرز به ياران



[صفحه 185]

خطبه الالتدام فرستاد او را دعوت کننده به سوي حق و گواه بر خلق پس رسانيد پيامهاي پروردگار خود را بدون سستي‏کننده و بدون کوتاهي‏کننده و کارزار کرد در راه خدا با دشمنان او بدون سستي‏کننده و بدون عذرآورنده پيشواي کسي است پرهيز نمايد و بينائي کسي است که هدايت يابد

[صفحه 185]

و اگر بدانيد آنچه را که من مي‏دانم از آنچه پنهان شده از شما پنهان آن در اين هنگام بيرون مي‏رفتيد به سوي راهها و بيابانها گريه مي‏کرديد بر عملهاي خودتان لطمه مي‏زديد (مانند زن جوانمرده) بر جانهاي خودتان و رها مي‏کرديد مالهاي خودتان را نگهباني نباشد بر آنها و جانشيني نباشد بر آنها.... و مشغول مي‏ساخت هر مردي را از شما نفس او متوجه نمي‏شد به سوي غير آن وليکن شما فراموش کرديد آنچه را که يادآور شديد و ايمن شديد از آنچه ترسانيده شديد و سر در گم شد از شما راي و انديشه شما و پراکنده شد بر شما کار شما و هرآينه دوست داشتم خداوند جدا مي‏کرد ميان من و ميان شما را و مي‏رسانيد مرا به آنکس که او سزاوارتر است به من از شما گروهي بودند به خدا سوگند صاحبان راي پسنديده و صاحبان بردباري گويندگان سخن حق بودند ترک کنندگان ستم بودند گذشتند اقدام‏کننده بر طريقه درست و شتافتند بر راه روشن پس دست يافتند به آخرت هميشگي و کرامت و خوشي خالي از زحمت آگاه باشيد به خدا سوگند البته مسلط مي‏شود بر شما پسر (تيره) ثقيف (از روي تکبر) جامه به زمين کشنده ميل‏کننده (از دين) مي‏خورد سبزه شما را و آب مي‏کند چربي و رمق شما را بياور آنچه دا

ري اي پدر وذحه


صفحه 185، 185.