خطبه 104-صفات پيامبر












خطبه 104-صفات پيامبر



[صفحه 127]

خطبه الثائر تا برانگيخت خداوند محمد صلي الله عليه و آله را گواه و مژده دهنده و بيم دهنده بهترين مخلوقات در طفوليت و کريمترين آنها در حال پيري و پاکيزه‏ترين پاکيزه‏ها از حيث اخلاق و طبيعت و بخشنده‏ترين مردم بود به آنانکه درخواست احسان مي‏کردند از روي بارش احسان شيرين نشد براي شما دنيا در لذتهاي خود و توانا نگشتيد از مکيدن پستانهاي آن مگر بعد از آنکه يافتيد آن را رها بود مهار آن بسته نبود بند دم پالان آن در حاليکه گرديده حرام آن نزد گروههائي به منزله درخت سدر بي‏خار و حلال آن دور و وجود نداشت و يافتيد آن را به خدا سوگند سايه کشيده شده تا وقت شمرده شده زمين براي شما خالي و بي‏صاحب است و دستهاي شما در آن گشاده است و دستهاي پيشوايان از شما بازداشته شده است شمشيرهاي شما بر آنان مسلط است و شمشيرهاي آنان از شما بازگرفته شده است آگاه باشيد براي هر خوني خوانخواهي است و براي هر حقي خواهاني است و خوشخواه در خونهاي ما مانند حکم‏کننده است در حق نفس خود و او خداونديست که عاجز نمي‏کند او را آنکس که طلب کند و فوت نميشود از او کسي که گريخت از او سوگند ميخورم بخدا اي پسران اميه پس از اندک زماني هرآينه مي‏شناسيد آ

نرا در دستهاي غير شما و در خانواده دشمنتان

[صفحه 128]

آگاه باشيد بيناترين ديده‏ها آن است که فرورود در نيکي نگاه او آگاه باشيد شنواترين گوشها آن است نگهدارد پند را و بپذيرد آن را اي مردم روشنائي بجوئيد از شعله چراغ پند دهنده پند گيرنده و بکشيد دلو آب را از صافي چشمه‏اي که صافي گردانيده شده از تيرگي بندگان خدا اعتماد نکنيد به ناداني خودتان و پيروي نکنيد به خواهشهاي خودتان زيرا فرودآينده به اين منزل فرودآينده است به کنار رودخانه سيل برده مي‏برد هلاکت را بر پشت خود از محلي به سوي محلي براي انديشه‏اي پديد آيد او را پس از انديشه‏اي مي‏خواهد بچسباند آنچه را که نمي‏چسبد و نزديک گرداند آنچه را که نزديک نمي‏گردد بترسيد از خدا بترسيد از خدا از اينکه شکايت کني به سوي کسي که زايل نمي‏کند اندوه و شکايت شما را و مي‏شکند به انديشه خود آنچه را که استوار گرديد براي شما به راستي نيست بر امام مگر آنچه بار شده بر او از امر پروردگار خود رسانيدن و کوشش در پند دادن و کوشش کردن در پند دادن زنده کردن طريقه پيامبر و بر پا داشتن حدها بر کساني که سزاوارند به آن و بازگردانيدن نصيبها بر اهل آن پس پيشي‏گيريد به علم پيش از خشک شدن گياه آن و پيش از آنکه مشغول شويد به نفسهاي خودتان ا

ز جاي عدد در علم از نزد اهل آن و بازداريد غير خودتان را از کار زشت و بازايستيد از آن جز اين نيست مامور شديد به نهي کردن پس از بازايستادن


صفحه 127، 128.