شبهه ي 009











شبهه‏ي 009



درک اوضاع اجتماعي و توجه به نقاط ضعف دستگاههاي حکومتي و انتقاد از شرايط حاکم، در آن زمانها متعارف نبوده بلکه در زمانهاي بعد مرسوم و متعارف شده و در خطبه‏هاي نهج‏البلاغه از حاکمان و وزيران و واليان و قضات و علما با تعبيرهاي گوناگون انتقاد شده و بر شيوه‏ي حکومت و رفتار واليان و تبعيض در تقسيم بيت‏المال و جهل قضات به شدت اعتراض شده است و به همين دليل نهج‏البلاغه سخنان علي بن ابي‏طالب عليه‏السلام نمي‏باشد.[1].

پاسخ:

گر چه تمام شبهه‏هايي که پيرامون نهج‏البلاغه مطرح شده نادرست مي‏باشد، ولي اين شبهه از تمام آن شبهه‏ها سست‏تر و نادرست‏تر مي‏باشد، زيرا چگونه ممکن است چشم بسته گفته شود: چونکه اين

[صفحه 105]

موضوع بعدا ميان مردم مرسوم گشت پس باي ولي خدا و دروازه‏ي علم رسول‏خدا صلي الله عليه و آله و سلم نيز از آن بي اطلاع باشد، با اينکه او از کودکي پيوسته ملازم آن حضرت بوده و چه تجربه‏هاي ارزشمندي را که در نوجواني و جواني فراگرفت و پس از رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم حوادث مهمي اتفاق افتاد و ميان فقيهان صحابه در احکام الهي اختلاف شديدي پديد آمد و هر کدام ديگري را رد مي‏کرد و چه خونهاي حرامي که بنا حق ريخته شده و چه بسيار اموال مردم که به يغما رفت و چه حقوقي از مردم پايمال گشت!!!.

آيا تمام اينها کافي نيست که آن حضرت از شرائط حاکم و تمام دستگاههاي مقصر انتقاد کند و از حقوق مردم دفاع نمايد؟ و با واليان خيانتکار و قضات فاسق و عالمان دين فروش برخورد کند؟

بنابراين، اين شبهه نيز ناتمام است.


صفحه 105.








  1. اثر التشيع في الادب العربي، ص 66.