سخني دربارهي نهجالبلاغه و گويندهي آن
[صفحه 7] از آنجا که «نهجالبلاغه» مجموعهي (خطبهها، نامهها و کلمات قصار حکيمانه) مولي الموحدين و اميرالمومنين علي بن ابيطالب عليهالسلام ميباشد، سخن گفتن دربارهي آن کار آساني نيست چرا که ما توان آن را نداريم که به عمق وجود اين گويندهي والا مقام پي ببريم و از تمام زواياي فکر بلند و ايمان قوي و ملکات فاضلهي آن حضرت آگاه شويم و «نهجالبلاغه» را آن چنان که هست بشناسيم. علي بن ابيطالب عليهالسلام پس از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم برترين مخلوق خدا است ابنعباس ميگويد: پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «لو ان الاشجار و البحر مداد و الجن حساب و الانس کتاب ما احصوا فضائل علي بن ابيطالب عليهالسلام»:[1]. «اگر درختان قلم باشند و درياها مرکب، جنيان شمارهگر و انسانها نويسنده نميتوانند فضائل علي بن ابيطالب عليهالسلام را شماره کنند». [صفحه 8] استاد محمد تقي جعفري در مقدمهي «ترجمه و تفسير نهجالبلاغه» ميگويد: «هيچ گونه جاي ترديد نيست که ما ميتوانيم شخصيت علي بن ابيطالب عليهالسلام را مانند شخصيتهاي يک بعدي تاريخ نشان بدهيم و کتابش «نهجالبلاغه» را هم به عنوان کتابي که يک شخصيت يک بعدي از خود به يادگار گذاشته لاست، تلقي نماييم. ما با انساني سر و کار داريم که هدف اعلايي براي زندگاني دارد، زمامداري که عادل مطلق است، داراي معرفتي در حد اعلي دربارهي انسان و جهان، وابستگي به مبادي عالي هستي، خود را جزئي از انسان ديدن، وابستگي مستقيم به خدا، تقوي و فضيلت در حد اعلي، پاکي گفتار و کردار و انديشه و نيت پاک... و دهها امتيازات از اين قبيل که در علي بن ابيطالب به اتفاق تمام تواريخ ثبت شده است، قابل توضيح و تفسير با مفاهيم و ارزشهاي معمولي نميباشد، زيرا براي آن جامعه و يا افرادي که زندگي جز تورم «خود طبيعي» چيز ديگري نيست، عناصر شخصيت و امتيازات علي عليهالسلام و کتابش، خيالاتي بيش نيست. همچنين از ديدگاه مکتبهايي که براي بشريت آغاز و انجامي جز همين خاک تيره و تکاپويي جز براي گسترش «خود طبيعي» سراغ ندارند، علي و نهجالبلاغهاش هرگز قابل شناخت و هضم نخواهد بود».[2]. [صفحه 9] ولي در عين حال آگاهي بر گوشههايي از اين دو اقتباس بيکران (علي عليهالسلام و نهجالبلاغه) براي انسانهاي حقشناس و حقيقت جو و با معرفت سهل و آسان است زيرا هر کس اندک آشنائي با علي بن ابيطالب عليهالسلام و تاريخ زندگاني و سخنان و افکار و انديشههاي او داشته باشد به خوبي ميداند او يک انسان برتر است، او آيتي از آيات بزرگ حق است او نسخهي نادري از کتاب وجود انسان است. و همچنين ميداند که «نهجالبلاغه» او که پرتوي از وجود او است. اقيانوسي است بيکران و دريايي است پهناور و گنجينهاي است پر گهر، بوستاني است پر گل و کانون معارف الهي است و خلاصه بعد از قرآن کريم و احاديث نبوي بهترين مرجعي است براي همهي نيازهاي انسان در مسير سعادت. بدون شک هر گاه کسي قصد کند که در چنين ميداني گام بگذارد بايد خود را براي نوشتن کتابهاي قطوري آماده سازد، ولي هدف ما در اين نوشتار اين است که تنها به اشاراتي بسنده کنيم و به منظور آگاهي بيشتر در قسمتهاي آينده، گفتههاي بعضي از دانشمندان بزرگ شيعه و کساني که سالها با نهجالبلاغه آشنا بوده و انس گرفتهاند، را نقل خواهيم کرد. همچنين از افکار انديشمندان برخي از علماي اهل سنت و گواهي ارزندهي دانشمندان مسيحي که فريفتهي گفتههاي آن بزرگ مرد عالم انسانيت شدهاند بهرهمند خواهيم شد. [صفحه 11]
صفحه 7، 8، 9، 11.